بسم الله
اعتقاد به منجی و آینده ی بشریت در عصر ظهور او، در همهی ادیان توحیدی و غیر توحیدی، یکسان است. با تطبیق علائم ظهور در کلیه کتب آسمانی در مییابیم که اکثر آنها درباره یک برهه از زمان سخن میگویند. و بررسی منجی ادیان مختلف ما را به این نکته میرساند که همه ی این افراد که در کتب مختلف معرفی شده اند در حقیقت یک نفر میباشند.
نامهای مبارک صاحب، قائم، قاطع، منصور و بقیه الله، که در کتب مذهبی دیگر ادیان برای وجود مقدس منجی بیان شده است، همه نشان از یک نفر دارد. اسامی مختلف موعود در زبانهای مختلف همگی به یک معناست و شمایلی که برای او ترسیم شده همگی بر یک شخص تطابق میکند.
سوشیانس زرتشیان، لند بطاوا در باور هندویان، مهمید آخر در انجیل، ماشیع در تورات عبرانی، فیروز در کتاب اشعیای نبی، بهرام در ابستاق زند و پازند، ویشنو در کتاب ریگ ودا، شماخیل در ارماطس و… همه و همه یک آرزوی مشترکاند. مهدی موعود! موعود جهانیان! آرزوی همه ی امتها و ملتها از ابتدا تا کنون.
اسها، اسلاوها، سلتها، ژرمنها، اهالی صربستان، اقوام اسکاندیناوی، همگی منتظر موعودند. در بیان آنها آرتور، اورین، کالویبریک، بوخص، بوریان بوریهم نامهای مقدس موعود است.
موعود همه عالمیان!
شاید مردم جهان ندانند میلادت کی فرا رسیده اما شما به فکر همه آنهایی! همه کسانی که چشم امید به آمدنت دارند. همه آنهایی که منتظر قدوم سبزت روزهای بسیاری ایستادگی کردهاند. همه آنهایی که ایمان خود را مستحکم نمودند تا به یاریات بشتابند.
موعود همه جهانیان مهدی جان!
گاه آمدنت دیر گشته. آرزوهای مردم جهان کی محقق میشود؟ دنیا تشنهی عدالت و محبت توست!
✍ به قلم خودم ??
پ.ن: نبشتههای قدیمی خودمان از وبلاگ نبشتههای دم صبح را منتقل میکنیم در این صفحه برای رضای خدا قربه الی الله. باشد که خدای مهربان از سر تقصیراتمان بگذرد. ?
ادرس این مطلب در وبلاگ نوشتههای دم صبح:
https://neveshte.kowsarblog.ir/موعود-همه-جهانیان
بسم الله
از دلایل غیبت حضرت حجت بن الحسن علیه السلام؛ ترس از کشته شدن ایشان توسط دشمنان بوده است.
آیا امروز این ترس از میان رفته است؟
چکار کنیم تا امنیت دنیا را فرا بگیرد و زمینهی ظهور حضرتش (صلوات الله علیه و علی اجداده طاهرین) فراهم شود؟
تنها راه؛ قوی شدن است.
قوی شدن در دین. قوی شدن در علم. قوی شدن در حکومت اسلامی در همهی زاوایای آن.
قوی شدن یک عزم جدی عمومی میخواهد. باید این نیاز در دل جوانها ایجاد بشود تا حرکت کنند و خودشان را به حکومت جهانی مهدی موعود علیه السلام برسانند.
وظیفهی ما به عنوان بیسمچیهای این لشکر این است که این پیام را به تک تک افراد این کشور برسانیم.
#تاجگذاری_امام_زمان علیه السلام
دارد عید غدیر از راه میرسد و هر روز نبودنت بیشتر از روزهای قبل خودش را نشانم میدهد.
چگونه تاب بیاورم روزها و سالها که میرود و تو نیستی؟
عید بیاید و پسر فاطمه در پس پرده غیبت باشد؟ این چه روزگار غریبی است؟
جشن ریاست و امامت و ولایت و ولیعهدی پدر آدم باشد بعد پسرش نتواند رخ بنماید و صدر مجالس بنشیند و از میهمان تفقد کند؟
آقای غریبم. مهربانم. نازنین پدرم.
کجای این عالم شال سیادت به کمر بستهای و خدمت عوام الناس میکنی که برای پدرجانت جشن برپا کردهاند؟
مظلوم عالم! مظلومتر از بابای غریبت امیرالمومنین علی(ع)!
کی شب فراغ به سر آید و صبح دولتت بدمت؟
که طلعت نورانیات چراغ رهاست.
دل یتیمان و بیچارگان امت جدت رسول خدا صلوات الله علیه و آله وسلم برای آمدنت لحظه شماری میکند. از در درا که عید غدیر با حضورت مصفاتر میشود.
اللهم عجل لولیک الفرج
والعافیه و النصر
وجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و المستشهدین بین یدیه
جمعه ای دوباره آمد و من دلتنگ قدمهای تو ام. یا صاحب الزمان!
از یکی دو روز پیش شروع کردم کتابهای با موضوع مهدویت را مطالعه نمودم. قرار است از این پس به عنوان خادم رضوی سلام الله علیه در یک فرهنگسرا سخنرانی پیرامون عقاید حقه ی شیعه ی جعفری و مباحث مهدویت داشته باشم. از وقتی این کتابها را به دست گرفته ام انگار روح تازه ای در من دمیده شده. از اینکه مطالب جدید ببینم یا مرور مطالب گذشته کنم خیلی خوشحال میشوم.
همیشه موضوع سخنرانی هایم را خودم مشخص میکردم و مستمعینم را میشناختم. بنابراین میدانستم باید از چه بگویم و چطور شروع کنم. اما الان که الزام برای انتخاب موضوع هست و باید کلاس درس برپا شود در اولویت بندی مباحث برای طرح در کلاس گیر افتاده ام. یعنی نمیدانم برای این جمع که میخواهم ببینم شان بهتر است ابتدا درباره ی چه مساله ای صحبت کنم؟
درباره ی لزوم حضور امام؟
درباره لزوم شناخت امام؟
درباره ی اصل امامت؟
درباره ی توحید و نبوت تا برسم به امامت؟
راجع به چه چیزی در جلسه ی اول صحبت کنم؟
استاد اکبری همیشه جلسه ی اول که برای جذب مخاطب برپا میشد درباره ی امام حاضر سخن میگفت و سعی میکرد عشق به امام زمان علیه السلام را در دلها بکارد و زنده کند تا میهمانان روز میلاد فردا روز برای کلاس مهدویت خودشان بیاییند. همین طوری همیشه جذب مخاطب میکرد.
انصافا اخلاص استاد اکبری در این زمینه بالا بود.
شاید من هم همین کار را کردم. جلسه ی اول خیلی خیلی اهمیت دارد. هم برای من هم مستمع هم مسئول فرهنگسرا.
خدا کند که بتوانم از پس اینکار هم بر بیایم. باید متوسل به مادر سادات سلام اللله علیها بشوم.
امشب یکهو سر از دریا دراوردم. به خودم که آمدم در غروب داشتم دریا را طی میکردم و از ساحل دور میشدم. حس غریبی داشت.
لذت سواری کردن روی قایق و اینکه اینجا در وسط دریا از همه چیز رها میشوی و فقط خدا باقی میماند و بس! خیلی شیرین بود. یک لحظه با خودم گفتم:” بیخود نیست که ماهی گیرها دلشان میخواهد همیشه در دریا باشند.” آخر آرامش محض آنجا بود.
وسط دریا که رسیدیم قایقران گفت:” اینجا وسط آبه. من نگه میدارم اگر خواستید عکس بگیرید.” و ما هم خیلی محترمانه گفتیم:” ترسیدیم گوشیها مون بیافته تو آب. برای همین چیزی نداریم که باهاش عکس بگیریم.” و در نهایت فقط لذت بردیم و برگشتیم.
نمیدانم من خیلی فضایی ام یا همه وقتی به دریا نگاه میکنند یاد غربت امام غریب میافتند. یاد تنهایی مولایمان صاحب العصر و الزمان.
غروب بود و آفتاب رفته بود و دریا موج میزد و من یاد تنها ترین مرد دنیا بودم و به دریا نگاه میکردم.
آقا جانم یا صاحب الزمان! حال و روز من در این روزها این قطعه شعر معروف است:
” به صحرا بنگرم صحرا تو بینم.
به دریا بنگرم دریا تو بینم.
به هرجا بنگرم کوه و در و دشت؛
به جز آن قامت رعنات نبینم.”
امشب فقط یک چیز از خدایم میخواهم. اللهم عجل لولیک الفرج!
هرچه که به غروب شب نیمه ی شعبان نزدیک میشوم دلم برای آقای غریبم بیشتر تنگ میشود.
آقا جانم! امشب کجای این دنیا تنها و غریبانه به انتظار نشسته ای؟
امشب دلم شادمان نیست. راستش سال به سال که میگذرد وقتی به این فکر میکنم که این آقا که ما برایش جشن تولد گرفته ایم الان کجای دنیا سرگردان است و از دست ما دلش خون است لبخند از لبانم رخت بر میبندد. کاش امسال روز میلادت روز ظهورت هم باشد!
آقا جان!
قدم به دنیای تاریک ما گذاشتی. واقعا دنیا با قدمهایت روشن شد. امید دل نا امیدان و دردمندان! صفای وجود مومنان! شعف و شادمانی قلب صالحان! آقا جانم یا صاحب الزمان! میلادت مبارک.
این روز عزیز را با غم دوریت به یمن قدوم مبارکت جشن میگیریم و دست دعا به درگاه ایزد منان برمیداریم که ان شاء الله روز موعود نزدیک باشد!
#دلنوشته_مهدوی
قبل ازاینکه بیام حوزه در محضر یکی از اساتید تهران روزهای دوشنبه و چهار شنبه کلاس مهدویت میرفتیم. خیلی از اطلاعاتی را که درباره ی آقا میدانم استاد اکبری یادم داده بود. کتابهایشان را هم خریده و خوانده بودم. انقدر میدانستم که شبهات هر کسی را در مجالس خانه مان جواب میدادم و حال آنکه فقط 17 سالم بود. کلاس های مهدویت استاد اکبری واقعا عالی و به درد بخور بودند.
استاد به جز اینکه علمی و عقلی و نقلی به بررسی مباحث مهدویت میپردازند بسیار به انس با حضرت ولی عصر ارواحنا فداه تاکید دارند انقدر که میفرمودند اگر کسی در وجودش این عشق را احساس نمیکند ذکر دوستت دارم آقا بردارد. انقدربگوید تا دلش بدون آقا دوام نیاورد. انصافا هم تاثیر داشت.
یکی از حرف های استاد همیشه برای من یک مساله است. نمیدانم باید سرش پافشاری کنم یا بسپرم دست خود حضرت آقا؟ یعنی نمیدانم باید یک بچه ی نق نقو شوم و هی گریه کنم و التماس یا نه باید خانوم شوم و ادب رو رعایت کنم تا آقا خودش هر وقت صلاح دید مرا حاجت روا کند؟ اما استاد اصرار دارد که اگر بمیری و حاجت روا نشوی آنوقت گذشتگان مواخذه ات میکنند که تو که در توانت بود چرا کوتاهی کردی؟ میدانید چه چیز را میگویم؟ آرزوی دیدار روی حضرتش
استاد اکبری میگوید اگر عمرت به پایان برسد و آقایت را ندیده باشی میخواهی چه جواب بدهی به خاطر بی عرضگی ات که نتوانستی آقا را ببینی ؟ به گذشتگان که میگویند تو که در زمان حضرتش بودی چرا کاری نکردی که به محضرش برسی؟ چه جوابی خواهی داد؟
اما راستش را بخواهید من فکر میکنم درخواست زیارت حضرت آقا خیلی لازم و خوب است اما بهتر است همراه با کار برای حضرتش باشد. یعنی به نظرم اگر آقا من بچه شیعه را ببیند که بدون دیدار حضرتش و گرفتن دستور مستقیم از زبان خودش دارم همان کاری را انجام میدهم که وظیفه ام هست بهتر باشد. مولا که نمیگذارد کار بنده و عبدش بدون مزد باقی بماند. مهم این است که او مرا ببیند و از کارم راضی باشد. حالا اگر من بنده رویش را ندیدم همچین هم به جایی از دنیا بر نمیخورد. با اینکه میدانم اگر یک روز لایق دیدار روی ماهش باشم از من دریغ نخواهد کرد.
راستش را بخواهید در آسیب شناسی عاشقی ام به این نکته رسیدم که اگر هدف من فقط دیدن روی ماهش باشد و بعد برسم خدمت ایشان و رویشان را ببینم خوب آن موقع چه دارم به محضرشان تقدیم کنم؟ اگر هم نرسم خدمتشان پس لابد بنده ی خوبی نیستم یا آقای من خوب نیست که دلش به حال عاشق دلسوخته اش نمیسوزد؟ در احوالات افرادی که به خدمتش رسیده اند میبینم یا لایق دیدارش نبودند یا تاب تحمل دیدن روی ماهش را نداشتند. حالا من بالاخره یکی از اینها هستم. یا لایق نیستم یا تاب و تحمل ندارم. پس باز هم باید آقایم خودش تصمیم بگیرد و من باید به وظیفه ی سربازی ام عمل کنم.
مهم این است که او مرا میبیند.همین برای من بس است که همان شوم که او میخواهد و همان عمل را انجام دهم که او انتظار دارد. برای دیدن روی ماهش آرزو دارم اما مثل شیعه ی شعر های عاشقانه آواره ی کوه و بیابان نمیشوم. یا مثل رمال داستان قفل ساز دنبال هر کاری نمیروم که به محضرش به زور شرفیاب شوم. آقا خودش فرمود که انصاف داشته باشید و به واجبات تان درست عمل کنید من خود به دیدارتان میآیم.
اما آقا جان. همه ی استدلال های عقلی ام درست. کارهایم را برای رضای خدا میکنم و برای تو قدم بر میدارم اما آیا فرزند دلش برای پدرش تنگ نمیشود که بخواهد روی ماهش را ببیند؟ حتی اگر انقدر این فرزند بد باشد که دل بابا را آزرده کرده باشد آیا لایق یک لحظه ی دیدن روی ماهش نیست تا دلش آرام گیرد؟ مولای خوب غزلهای عاشقانه ی من سلام. سلام بابای بی کسی ها و غربت ها. سلام عزیز سفر کرده ی از دیار نامرد ها. بابای خوب غزل های من سلام.
بابا جانم.
عید غدیر در راه است و من از حالا دلم برای غربت جد غریبت حسین علیه السلام گرفته است و دارم اشک میریزم که چطور بغض باباجانمان امیر المومنین را داشتند که این همه ظلم را روانه ی جان پسر مظلومش کردند؟ و هنوز هم این عداوت ادامه دارد…
آقا جانم تولدت مبارک حساب کردن این همه سال دوری خیلی سخت است چه برسد که آنرا سپری کنی.??? مولای من روز ها را چگونه گذراندی و شیعیانت را دعا نمودی و حال آنکه آنان تو را یاد نمیکنند??? مولای خوب غزل های من سلام عشق تمام شب و روز های من سلام آقا غم دوری از شما ما را بس است. دیگر خودت برای ظهورت دعا نما??? در بین نماز هایت که نوکرانت را تفقد میکنی برای برگشتن ما هم به دامان خودت دعا نما
سلام.
حتما تا الان همه ی کار های عیدتون تموم شده. مطمئنا امروز منتظر نشستین تا به قول قدیمی ها توپ رو درکنند وسال نو بشه.
بیایید یک کمی به چند روز گذشته مان نگاه کنیم.
برای آمدن بهار خانه هایمان را تمیزکردیم. حتی آن مکان هایی که هیچوقت تمیز نمی کنیم.
برای آمدن بهار لباس های نو تهیه کردیم. حتی اگر شده یک دست لباس ساده.
یا شاید لباس های قدیمی مان کهنه نبود. شاید هم خانه هایمان هم انقدر کثیف نبود که خانه تکانی حسابی لازم داشته باشد.
عید نوروز همین چند ساعت دیگر از راه میرسد وما از منتظران امدن عید نوروز باستانی هستیم. مطمئنا خودمان را آماده کرده ایم. مگرمی شود؟ سال نو شود ومن کهنه باقی بمانم؟
این روز ها به این فکرمیکنم که آیا ما برای امام زمان علیه السلام هم همین قدر منتظرهستیم که برای نوروز بوده ایم؟
بیایید کمی فکرکنیم.
آیا ما خانه ی دلمان را برای آمدنش پاکیزه کردیم؟
آیا ما به تن روحمان رخت و لباس نوی تقوا پوشاندیم که وقتی او می آید نو نوار باشیم؟
آیا هدایی که برای همدیگر وبرای آقا یمان مناسب باشد تهیه کردیم؟
شاید هم لباس کهنه ی ما لباس تقواست.در آن صورت نیاز ندارم آنرا نو کنم.
شاید هم لباس کهنه ی ما لباس آلوده ی از گناه است؟ انقدر توان مالی ایمانی نداشتم که یکی نو برای خودم تهیه کنم؟
ساده تر بگویم؟
آیا بعد از این همه سال که ما از اودور بوده ایم ستاد استقبال برای ورودشان آماده کرده ایم؟
آیا دلمان رابرای امام زمانمان آماده کرده ایم؟
من از افرادی هستم که فورا به خدمتش میرسند؟ یا نه؟ انقدر کم گذاشته ام که نفر آخری هستم که از آمدنش با خبرمیشود؟
به راستی وقتی بیاید لباس روح من مناسب است؟ مبادا خجالت زده ی روی مولایم شوم؟
گناهان ما را احاطه کرده است.وقتی میگویند در آخر الزمان ایمان مانندگلوله ی آتش است در دست مومن نشان میدهد حفظ ایمان کار راحتی نیست.
طبق احادیث امر ظهور ممکن است با علائمی مشخص نمایان شود و ممکن است به یکباره محقق شود. لذا نمیتوان مطمئن بود روز ظهور روز جمعه است چون در حدیث آمده است هر صبح و شام منتظر آمدنش باشید.
بیایید ازامروز لباس تقوا بر تن کنیم.بیایید مراقب باشیم دیگرکشورقلب ما آلوده نشود. بیایید با اعمال نیک فرش گل راه امام مان را آماده کنیم.
شاید دیگر وقت زیادی نداشته باشیم. زیرادردعای عهد میخوانیم دوستانت امر فرج تورا نزدیک میدانند ودشمنانت آنرادورمیپندارند.
شاید آنروز که قراراست از راه برسد همین امروز باشد.
چطور بایدآماده شویم؟
اول محاسبه ی نفس: من چکاره ام؟ گناهانم را بشناسم وازنفس خودم حساب کشی کنم.
دوم مشارطه: با خودم شرط کنم که دیگر اشتباهم را تکرار نخواهم کرد. حتی به خاطرتکرار این گناه خودم را جریمه کنم.
سوم مراقبه: از این به بعد مراقب خودم و اعمالم باشم.
و در آخر بازهم هر شب به حساب اعمالم رسیدگی کنم وببینم موفق شدم این گناه را ترک کنم یا نه؟
امسال چهارمین سال حضورم درحوزه ی علمیه را پشت سر میگزارم
گاهی وقت ها فکرمیکنم هنوز وقت دارم. اما در لحظه باخودم میگویم اگر این همه سال گذشت وبهتر نشدم وای به حال من.
واقعیت این است که ما اصلا وقت نداریم. اتفاقا خیلی هم دیر کرده ایم.
من باید خودم را تربیت کنم تا برای امام زمانم مفید باشم.وگرنه آن زمان که خودش بیاید که با یک نفخه ی مسیحایی خود همه را تربیت خواهد کرد. دیگر آن زمان فایده ندارد. دیگر اسم این منتظر بودن نیست. دیگر این را عاشقی نمی گویند.
ای کاش امشب در هنگام تحویل سال نو امام مهربانی ها ظهور کرده باشد.
ایکاش حداقل امسال سال ظهور حضرتش باشد.
ایکاش وقتی اومی آید من و شما نیز پا دررکاب ایشان باشیم
باید همین امروز لباس کهنه ی آلوده به گناهم را دور بیاندازم. خوب نیست هنگام تحویل سال لباس کهنه ی پاره بپوشم.
سلام.
حتما تا الان همه ی کار های عیدتون تموم شده. مطمئنا امروز منتظر نشستین تا به قول قدیمی ها توپ رو درکنند وسال نو بشه.
بیایید یک کمی به چند روز گذشته مان نگاه کنیم.
برای آمدن بهار خانه هایمان را تمیزکردیم. حتی آن مکان هایی که هیچوقت تمیز نمی کنیم.
برای آمدن بهار لباس های نو تهیه کردیم. حتی اگر شده یک دست لباس ساده.
یا شاید لباس های قدیمی مان کهنه نبود. شاید هم خانه هایمان هم انقدر کثیف نبود که خانه تکانی حسابی لازم داشته باشد.
عید نوروز همین چند ساعت دیگر از راه میرسد وما از منتظران امدن عید نوروز باستانی هستیم. مطمئنا خودمان را آماده کرده ایم. مگرمی شود؟ سال نو شود ومن کهنه باقی بمانم؟
این روز ها به این فکرمیکنم که آیا ما برای امام زمان علیه السلام هم همین قدر منتظرهستیم که برای نوروز بوده ایم؟
بیایید کمی فکرکنیم.
آیا ما خانه ی دلمان را برای آمدنش پاکیزه کردیم؟
آیا ما به تن روحمان رخت و لباس نوی تقوا پوشاندیم که وقتی او می آید نو نوار باشیم؟
آیا هدایی که برای همدیگر وبرای آقا یمان مناسب باشد تهیه کردیم؟
شاید هم لباس کهنه ی ما لباس تقواست.در آن صورت نیاز ندارم آنرا نو کنم.
شاید هم لباس کهنه ی ما لباس آلوده ی از گناه است؟ انقدر توان مالی ایمانی نداشتم که یکی نو برای خودم تهیه کنم؟
ساده تر بگویم؟
آیا بعد از این همه سال که ما از اودور بوده ایم ستاد استقبال برای ورودشان آماده کرده ایم؟
آیا دلمان رابرای امام زمانمان آماده کرده ایم؟
من از افرادی هستم که فورا به خدمتش میرسند؟ یا نه؟ انقدر کم گذاشته ام که نفر آخری هستم که از آمدنش با خبرمیشود؟
به راستی وقتی بیاید لباس روح من مناسب است؟ مبادا خجالت زده ی روی مولایم شوم؟
گناهان ما را احاطه کرده است.وقتی میگویند در آخر الزمان ایمان مانندگلوله ی آتش است در دست مومن نشان میدهد حفظ ایمان کار راحتی نیست.
طبق احادیث امر ظهور ممکن است با علائمی مشخص نمایان شود و ممکن است به یکباره محقق شود. لذا نمیتوان مطمئن بود روز ظهور روز جمعه است چون در حدیث آمده است هر صبح و شام منتظر آمدنش باشید.
بیایید ازامروز لباس تقوا بر تن کنیم.بیایید مراقب باشیم دیگرکشورقلب ما آلوده نشود. بیایید با اعمال نیک فرش گل راه امام مان را آماده کنیم.
شاید دیگر وقت زیادی نداشته باشیم. زیرادردعای عهد میخوانیم دوستانت امر فرج تورا نزدیک میدانند ودشمنانت آنرادورمیپندارند.
شاید آنروز که قراراست از راه برسد همین امروز باشد.
چطور بایدآماده شویم؟
اول محاسبه ی نفس: من چکاره ام؟ گناهانم را بشناسم وازنفس خودم حساب کشی کنم.
دوم مشارطه: با خودم شرط کنم که دیگر اشتباهم را تکرار نخواهم کرد. حتی به خاطرتکرار این گناه خودم را جریمه کنم.
سوم مراقبه: از این به بعد مراقب خودم و اعمالم باشم.
و در آخر بازهم هر شب به حساب اعمالم رسیدگی کنم وببینم موفق شدم این گناه را ترک کنم یا نه؟
امسال چهارمین سال حضورم درحوزه ی علمیه را پشت سر میگزارم
گاهی وقت ها فکرمیکنم هنوز وقت دارم. اما در لحظه باخودم میگویم اگر این همه سال گذشت وبهتر نشدم وای به حال من.
واقعیت این است که ما اصلا وقت نداریم. اتفاقا خیلی هم دیر کرده ایم.
من باید خودم را تربیت کنم تا برای امام زمانم مفید باشم.وگرنه آن زمان که خودش بیاید که با یک نفخه ی مسیحایی خود همه را تربیت خواهد کرد. دیگر آن زمان فایده ندارد. دیگر اسم این منتظر بودن نیست. دیگر این را عاشقی نمی گویند.
ای کاش امشب در هنگام تحویل سال نو امام مهربانی ها ظهور کرده باشد.
ایکاش حداقل امسال سال ظهور حضرتش باشد.
ایکاش وقتی اومی آید من و شما نیز پا دررکاب ایشان باشیم
باید همین امروز لباس کهنه ی آلوده به گناهم را دور بیاندازم. خوب نیست هنگام تحویل سال لباس کهنه ی پاره بپوشم.
#نشست_تخصصی_طلبه_و_فضای_مجازی
بسم الله الرحمن الرحیم.
دومین نشست تخصصی طلاب و فضای مجازی با حضور استاد گرانقدر سرکار خانم دکتر سارا مسعودی در مدرسه ی علمیه ی زینبیه سلام الله علیها کرج برگزار گردید.
این نشست به همت مرکزفن آوری اطلاعات حوزه های علمیه خواهران و همکاری معاونت های فرهنگی و پژوهشی مدرسه ی علمیه زینبیه (س) برگزارگردید. لازم به ذکر است که هماهنگی این جلسه را خانم سارا بیات سفیرکوثرنت برعهده داشتند.
هدف از این نشست ترغیب و تشویق طلاب برای حضور موثر در فضای مجازی و آشنایی ایشان با انواع شبکه های اجتماعی و پیام رسان های موبایلی و وبلاگ ها بود.
در این نشست موضوعات زیر مطرح وبررسی گردید:
1- لزوم ورود فعالانه ی طلاب در فضای مجازی و تولید محتوای دینی.
2-آشنایی با فضای رسانه ای و شبکه های اجتماعی وپیام رسان های موبایلی وبررسی امکانات وویژگیهای آنها.
3- آشنایی با وبلاگ نویسی .
4- موج اسلام هراسی در فضای مجازی و مقابله با آن
5- لزوم مقابله با عقاید وهابیت در فضای مجازی.
6- لزوم کار گروهی وهدفمند در فضای مجازی.
در این نشست طلاب سوالاتی را مطرح نمودند که استاد محترمخانم دکتر مسعودی پاسخ داده شد.
در ضمن بحث ها به لزوم ورود طلاب به شبکه ی کوثرنت وپیگیری آموزش های لازم در این فضا اشاره شد و همچنین توانایی شبکه ی کوثر نت در برگزاری دوره های آنلاین و آموزش طلاب برای حضور موثر در فضای مجازی تبیین شد.
همچنین کوثربلاگ به عنوان یک جامعه ی وبلاگ نویسی مخصوص بانوان طلبه موردبررسی قرارگرفت که مورد توجه طلاب واقع شد و درخواست آموزش هایی پیرامون وبلاگ نویسی از طرف ایشان مطرح گردید.
امید است این نشست فتح بابی برای برگزاری سلسه نشست ها وکارگاه های آموزشی بیشتر در رابطه با فضای مجازی و وبلاگ نویسی حرفه ای در مدرسه ی زینبیه سلام الله علیها باشد.
و من الله التوفیق
سفیر کوثرنت. سارا بیات
#روزنگار_کوثرنت
#روز_خانه_تکانی
سلام.
سال گذشته نزدیک عید یک پیامک از طرف خواهرم رسید حاوی این مطلب:
واقعا؟! راستشو بگین. کی اولین بار گفت بیاین شب عید همه مون خونه هامونو تمیز کنیم؟ مگر دستم بهش نرسه. انقدر شستم که دارم از پا می افتم.
سنت قشنگ خانه تکانی هر سال این موقع شروع میشه. شاید شما هم تا الان شروع کرده باشید یا شاید تمام شده باشد. شاید هم مثل من گذاشته اید برای روز های آخر؟
خانه تکانی واقعا سخته ولی خوب اگر بلد باشیم چکارکنیم خیلی راحت میشه. برای همین قصد دارم توی این پست راهکار هایی روبرای غول بزرگ خانه تکانی بهتون ارائه بدم. ان شاء الله توی این روز ها مفید واقع بشه.
برنامه نویس های کامپیوتری برای نوشتن برنامه ها شون اول از همه یک الگوریتم طراحی میکنند و بر طبق اون الگوریتم کار ها رو تقسیم میکنند وبلوک بلوک به اتمام میرسونند .بعد از اون این تکه های برنامه والگوریتم های کوچک را به هم مرتبط میکنند تا کار تمام شود.
هیچ وقت یک برنامه نویس نمیشینه همه ی برنامه روبرای هزار بار بنویسه.بلکه اون بلوک برنامه را که از قبل الگوریتم آنرا طراحی کرده و برنامه اش را نوشته، همون رو تغییر میده ودر برنامه ی بزرگتر خودش اصطلاحا مچ میکنه.
اگر برای هر کاری شما هم این رویه رو در پیش بگیرید موفق خواهید بود. یعنی چی؟ توضیح میدم براتون.
1-الگوریتم خانه تکانی خودتان را طراحی کنید:
یعنی برنامه ریزی کنید که کار رو از کجا شروع کنید وبه کجا ختم کنید. و این برنامه رویاد داشت کنید. بعد از اون مشخص کنید هر قسمت از خانه باید چه کار هایی رو انجام بدید و یاد داشت کنید. مثلا باید برای لباس های اضافه بقچه ی آماده تهیه کنم.
با این کار شما از سر درگمی خارج میشوید ودقیقا میدانید باید چکار کنید. بعد از آن، کار هایتان را رتبه بندی کنید. یعنی مشخص کنید کدام را باید زودتر وکدام را دیر تر به پایان برسانید.
مثلا مرتب کردن کمد دیواری را میتوانید ابتدا شروع کنید ولی مطئنا تمیز کردن دکور و شیشه ها از الان بی فایده است.خاک دوباره آنها را کثیف میکند.
2 - شروع به برنامه نویسی و پیاده سازی الگوریتم کنید.
یعنی همان طورکه معین نموده اید کار ها را یکی یکی انجام دهید و به اتمام برسانید. اینجا تمام کردن هر کار وپرداختن به کار دیگر از اهمیت بالایی برخوردار است. چون اگر یک کار را نصفه نیمه رها کنید بعدا فراموش میکنید آنرا به پایان برسانید.
3- قطعه برنامه های خودتان را که از قبل آماده کرده اید درکنار هم مچ کنید.
حالا شاید دیر باشد ولی از این به بعد همیشه همین طورکار هایتان را پیش ببرید وهیچ گاه اجازه ندهید خانه انقدر کثیف شود که یک خانه تکانی حسابی لازم باشد. بلکه همیشه آن کار های کوچک خودتان را انجام دهید تا در مواقعی این چنینی تکه های برنامه ی شما تقریبا آماده باشد.
مثلا هر چند وقت یکبار سرویس های بهداشتی را به صورت کامل بشویید تا انقدرکثیف نشودکه لازم باشد ساعت ها برای تمیز کردن آن وقت صرف کنید.
4 – روز های آخر برنامه ی خودتان را یک بار امتحان کنید
یعنی یک بار مرورکنید که آیا کاری باقی مانده یا نه؟ سعی کنید تا دو روز مانده به عید همه ی کار های خودتان را به اتمام برسانید و آن دو روز باقی مانده را به تزیین سفره ی عید و همچنین آماده کردن دعاهای مخصوصی که با زعفران وگلاب مینویسید صرف کنید.
در این میان چند اصل مهم را فراموش نکنید:
اول اینکه خیلی خودتان را خسته نکنید. اصرار به این نداشته باشید که همه چیز و همه کار را خودتان انجام دهید. مادر سالم عید بهتری را برای فرزندانش رقم میزند تامادری که انقدر کار کرده که مریض شده است.
بنا بر این درکارها از افراد خانواده کمک بگیرید و یا از افرادی که این شغل را دارند بخواهید شما را کمک کنند.
البته اینجا به این نکته مهم توجه کنید: کسی که مجبور است برای گذران زندگی منازل دیگران را تمیز کند هم دارای کرامت انسانی است. با او نا مهربان و سخت گیرنباشید . گاهی وقت ها شاید شما کار خاصی هم نداشته باشید ولی اگر امکانات مالی به شما اجازه میدهد از این افراد استفاده کنید تا در شب عید کمکی هرچندکم به این عزیزان شود.
دوم اینکه حتی الامکان سعی کنید از کار های تکراری بپرهیزید تا به همه ی کار ها برسید.
مثلا اگر کمد لباس را مرتب کردید فردا با شلختگی تمام دوباره آنرا کن فیکون نکنید. حد اقل تا اتمام عید آن را مرتب نگه دارید.
سوم و مهم تر از همه اینکه وسواس را برای همیشه کنار بگذارید. شستن و تمیز کردن به اندازه خوب است ولی زیاده روی در این کار اسراف در وقت و هزینه ها و حرام است.
چهارم اینکه ایمنی را در هر زمان مد نظر قرار دهید . شب عید خانواده ی شما به شما احتیاج دارند. با دست و پای شکسته یا سینه ای که از مواد شوینده ی قوی خراب شده عید شما و خانواده خراب می شود.
امیدوارم عید پر برکتی داشته باشید و خونه تکونی به شما خوش بگذره.
#غدیر1437
#غدیر_ناب_8
#امام_شناسی
اهمیت جایگاه امامت:
در احادیث فراوانی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) نقل شده است که هرکس باید امام زمان خویش را بشناسد. برای نمونه در کتاب قرب الإسناد (ط - الحدیثة) ؛ النص ؛ ص467 میفرماید:
من مات لیس علیه امام حی یعرفه مات میتة جاهلیة 1260/ رسول اللّه (ص)
از این بیان حضرت پیداست که فقط حکومت داری وظیفه امام نیست زیرا هدایت عامه همه موجودات بر عهده امام است و اگر شخص امام حی و زنده خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.
از این حدیث و نمونه های از این دست که در منابع اهل سنت نیز بسیار فراوانند میتوان نتیجه گرفت که* فقط دوست داشتن اهل بیت ملاک نیست* و امام باید کسی باشد که خصوصیاتی مشخص دارد و هرکس نمیتواند امام باشد.چه بسیار امامان دروغین که انسانها را در طول تاریخ به گمراهی کشیده اند.
#غدیر1437
#غدیر_ناب_8
#امام_شناسی
شرایط امام:
از نگاه شیعه امام باید دارای شرایط خاصی باشد تا هدایتگر امت اسلام باشد که این شرایط عبارتند از:
۱-عصمت
۲-نصب شده توسط خدا
۳- آگاه به دین و عالم ترین مردم زمان خود و آینده
۴-علم به تمام امور از گذشتگان تا به آینده
۵- ظالم نباشد.
۶- حجت خدا بر روی زمین باشد.
۷-قوی ترین مردم برای این امر باشد.
۸- سخی ترین و شجاعترین مردم باشد.
۹-عابد ترین و زاعد ترین مردم باشد.
و خصوصیات دیگر که در روایات ذکر شده است و این مجال جای ذکر همه آنها نیست.
اما از دید اهل سنت لازم نیست امام شرایط خواستی داشته باشد پس اگر امام ظالم هم باشد و به مردم ظلم کند باز هم اطاعطش واجب است چون خلیفه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) است.
حال به نظر شما کدام امام بهتر است؟
آنکه از طرف خدا مامور به هدایت است و خود بری از گناه است یا آنکه خود کافر بوده و سپس ایمان آورده است.
آنکه از علم سر شار است یا آنکه علم او نا چیز است و حتی احاطه کامل به دستورات دین ندارد؟
#غدیر1434
#غدیر_ناب_8
#امام_شناسی
معنای امام در اصطلاح امامیه:
علامه حلی میفرماید : امام کسی است که از سوی خدای تعالی ،ریاست عام دین و دنیا را در دنیا دارا شده است. به گفته سید مرتضی امام به معنای ریاست عام دینی است که شخص از ناحیه خدای متعال نه نیابت از مکلفان، آن را دارا میشود. 1
معنای امام در اصطلاح اهل سنت:
ایجی میگوید: امامت خلافت رسول الله (ص) در اقامه دین و حفظ حوزه شریعت است که پیروی از او بر همه امت واجب است. 2
جرجانی میگوید امامت مقام شخصی است که ریاست عام دین و دنیا را دارا میباشد. 3
ابو حبیب سعدی نیز عقیده دارد امامت کبری در نظر علمای حنفی ، استحقاق تصرف عام بر خلق، ریاست دین و دنیا به جانشینی از پیامبر (ص) است. 4
————————————-
1)علی اکبر رشاد، دانشنامه امام علی (ع) ، جلد 3 صفحه 137
2 و 3 و4 همان صفحه 136
#غدیر1437
#غدیر_ناب_8
#امام_شناسی
سلام. عیدتون مبارک.
به نظر خواجه نصیر الدین طوسی «سخن در باب امامت بر پنج مساله استوار است که از هر یک از آنها با کلمه ای خاص تعبیر میشود.
1- ما الامام؟ یعنی امام چه کسی است؟
2- هل الامام؟ یعنی آیا در همه زمان ها موجود است یا در برخی از اوقات وجود دارد؟ یا اصلا وجود ندارد؟
3- لم الامام؟ که سؤال از علت غایی وجود امام است.
4- کیف الامام ؟ یعنی امام باید دارای چه صفاتی باشد؟
5- من الامام؟ یعنی راه تعیین و تشخیص امام چیست؟» 1
مطالب ناب خودتون درباره اثبات مساله امامت را با هش تگ امام شناسی که در بالای متن میبینید انتشار دهید.
منونم از لطف همه شما عزیزان
———————–
- رضوانی علی اصغر، امام شناسی و پاسخ به شبهات، امامت در قرآن، صفحه 21
#غدیر1437
#غدیر_ناب_8
#امام_شناسی
امام به معنای خلیفه و جانشین پیامبر( صلوا الله علیه) میباشد و منصبی است که شخص جانشین بر عهده دارد و از شئون آن مملکت داری و مدیریت جامعه است .
پس کسی را که مدیریت امور جامعه اسلامی را بر عهده دارد امام میخوانند..
#غدیر1437
#غدیر_ناب_8
#امام_شناسی
پیشینه پیدایش بحث درباره امامت به زمان حیات رسول گرامی اسلام باز میگردد؛آن زمان که ایشان در اولین دعوت خود از خویشان به اسلام به بیان این موضوع پرداختند.در انتهای آن مجلس حضرت محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) بعد از اعلام نبوت خود از حاضران خواستند تا با ایشان بیعت کنندو فرمودند اولین بیعت کننده وصی و جانشین من خواهد بود و هر بار فقط حضرت علی (علیه السلام) اعلام آمادگی قبول این مسئولیت را نمود. سپس پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) ایشان را به عنوان وصی و جانشین وامام بعد از خود به امر خداوند اعلام کردند و از جمع برای تبعیت از ایشان بیعت گرفتند.
در زمانهای بعد نیز به کرات به این امر اشاره مینمودند تا روزی که واقعه* غدیر خم *اتفاق افتاد وحضرت در آن گرد هم آیی بزرگ صراحتاً اعلام کرد که تخلف از امر امامت حضرت علی (علیه السلام) باعث گمراهی امت خواهد بود اما بعد از وفات پیامبر (صلی الله علیه وآله) عده ای دست به غصب منصب خلافت وامامت زدند و امیر المؤمنین (علیه السلام ) را از این حق قانونی وشرعی خود محروم ساختند
#غدیر1437 #غدیر_ناب_8
#امام_شناسی
بدون شک دین اسلام کاملترین دین هاست والبته رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) آخرین فرستاده خداوند است وایشان مدت زیادی در بین امت خویش زندگی نکرده است .حال آیا این دین نوپا باسئولات فراوانی که برای امت در طی سالها بلکه قرن ها پیش خواهد آمد بدون راهنما رها شده است؟در این صورت آهاد امت در مواجه با مشکلات دینی چه خواهدکرد؟ این موضوع بدیهی به نظر میرسد که کسی که از رموز آیات قرآن به خوبی آگاه است ودین را کامل میشناسد و البته وجه ی دینی خوبی دارد باید عهده دار هدایت این امت بعد از رسول خدا شود واین شخص بهتر است که توسط خداوند که شارع حکم ونازل کننده قرآن است انتخاب شود تا جلوی هر انحرافی در دین گرفته شود وگرنه نقض قرض خداوند درمورد فرستادن آخرین دین خواهد بود.
در این جا دو پیش فرض وجود دارد:
الف) خدا و رسول(صلی الله علیه وآله) هیچ کس را برای امر امامت امت انتخاب نکرده اند و انتخاب امام را برعهده مردم گذاشتند.
ب) خدا و رسول(صلی الله علیه و آله) فردی را به عنوان امام انتخاب و اعلام کردند اما مردم اورا کنار گذاشتند.
راهکاری که عقل و آیات قرآن کریم در پیش روی ما میگذارند چیست؟
فرهنگ سازی توی فضای مجازی این نیست که مدام بنویسی نمیخوام لایک کنی فقط صلوات بفرست.
فرهنگ سازی این نیست که هرچی توی شبکه های اجتماعی دیگه میبینی بیاری اینجا نشر بدی.
فرهنگ سازی این نیست که بچه و شوهر و ول کنی بچسبی به تلگرام.
فرهنگ سازی اینه که احادیث رو بخونی و عمل کنی و بعد برای دیگران نشر بدی.
فرهنگ سازی اینه که فرهنگ اسلامی که توی کتاب ها نوشته پیدا کنی و به روز تحویل جامعه بدی.
فرهنگ سازی یعنی اینکه سربازی امام زمان رو توی این شبکه ها بر عهده داشته باشی و به یاوه گویی ها جواب بدی.جواب های کوبنده.
فکر میکنم بد نباشه یه تیم توی هر مدرسه تشکیل بشه که فرهنگ سازی توی شبکه های اجتماعی رو زیر نظر داشته باشه و تولید فرهنگ کنه.
فرهنگ سازی برای فرهنگ اسلامی که داره خاک میخوره خیلی سخته وقتی دشمن ما آمریکاست و غول تبلیغات در دستانشه.
سربازی برای امام زمان میتونه اینجوری باشه
#رسالت_یک_خانم_طلبه