همیشه در یک جمع که قربان صدقه ی خانم جانش میرفت جوانها از حسادت شان سعی میکردند میانه شان را شکر آب کنند. همیشه دو تایی میخندیدند و میگفتند عشق ما خیلی قدیمی شده و حقه های شما کارسارز نیست.
۷۰ سالش بود اما هنوز بعد از ۵۰ سال زندگی مشترک خانمش را خانم جان صدا میکرد و همسرش هم او را آقا خطاب مینمود. خانم جان واقعا جانش بود. آقا جان اجازه نمیداد خانم جانش دست به سیاه و سفید بزند و آقا واقعا برای حاج خانم آقایش بود و بدون اجازه اش بیرون از خانه نمیرفت.
از خانم جانش که میپرسیدی رمز این عشق و محبت چیست میگفت من هیچ وقت روی حرف آقایمان حرف نمیزدم و هیچ کجا بدون رضایتش نمیرفتم. با دار و ندارش هم ساختم و هیچ وقت به او گله و شکایت نکردم.
آقا جان روز آخری که میخواست از خانه برود به او گفته بود من از تو راضی ام خدا هم از تو راضی باشد. گفته بود نمیتوانم از تو دل بکنم و بروم. گفته بود شرمنده ی روی تو هستم که در زندگی من سختی کشیدی ولی مرا تنها نگذاشتی.
اما آقا جان رفیق نمیه راه شد و خانم جان را تنها گذاشت و رفت. آخر او دلش نزد پرودگارش گیر کرده بود.
فرم در حال بارگذاری ...
سرهنگ محمدی در بسیج مداحان سپاه کرج استادمان بود.ایشان از هموطنان آذری زبان هستند.مثل جالبی همیشه برایمان میزد.میگفت ملّایی در قدیم بود که شب های محرم چندین جا منبر میرفت. برای همین وقت نداشت شام را در خانه بخورد. یک روز یک بَلِّه (به لحجه ی ترکی به معنای لقمه است) با خودش آورد ودر راه وقتی روی خرش نشسته بود خورد که گرسنه نماند. یک نفر او را دید. از فردا هیچ کجا راهش ندادند .همه ی مردم شهر می گفتند ملا روی خرش نشسته بود بله میخورد. استاد محمدی منظورشان این بود که کارهای شما در چشم مردم خواهد بود و اگر یک اشتباه کوچک انجام بدهید دیگر همه چیز تمام است. حتی اگر این کار در چشم خودتان زشت نباشد.
وقتی برای اولین بار استاد پناهیان آن تبلت معروفش را بالای منبر گذاشت روی پایش و شروع کرد به سخنرانی من گفتم استاد عجب دل نترسی دارد. الان است که مردم بگویند این هم از راه به در شده وسط سخنرانی بازی میکند. این ایده که استاد پناهیان به مردم نشان دهد علما هم دیجیتالی شده اند خیلی جالب بود. راستش را بگویم خود من سعی کردم چند بار این کار را بکنم ولی از حرف و حدیث مردم ترسیدم. البته تازگی ها تبلت استاد را هم دستش نمیبینم. شاید اوهم مغلوب حرف های مردم شده است؟
منظورم این است که مقبولیت یک عمل باید به وجود بیاید تا یک عالم دینی بتواند آنرا انجام دهد. اما تکنولوژی منتظر دیدگاه مردم نمی ماند.همین امروز علما منبر هایشان را در فضای مجازی بر پا کرده اند زیرا فواید استفاده از نرم افزار های جدید بسیار چشمگیر تر از ضرر حرف و حدیث مردم است. وقتی میتوانی حدود 100تفسیر برای یک آیه بیاوری و از منظر های مختلف یک آیه را بررسی کنی آیا دنبال اینکار نمی روی؟ به نظر من مردم اگر امکانات این نرم افزار ها را بدانند از این پس از سخنرانان مجالس آن را مطالبه میکنند و این یعنی پیشرفت علوم دینی در بین آحاد جامعه ی اسلامی.
سلام.از وبلاگ ما هم دیدن کنید.
http://nafise-esf-s3.kowsarblog.ir/
فرم در حال بارگذاری ...
چقدر خوب است که آدم یک دوست برای درد دل کردن داشته باشد. گه گداری که آدم نیاز دارد کسی راهنمایی اش کند وجود اینجور دوستی خیلی ضروری است. گاهی وقت ها فقط گوش کردن حرف های آدم دلش را سبک میکند.
داشتم باز هم اشتباه میکردم و راضیه من را متوجه اشتباهم کرد. درست است که آن مطلب را حذف نکردم ولی اضافاتی که برایش نوشتم قصد من را مشخص میکند.
میدانی ! خدا بهترین مونس آدمهاست و همیشه راههای خوب را جلوی پای آدم قرار میدهد. تازه بعضی وقتها که حوصله نداری باهاش حرف بزنی او خودش میداند که در دل تو چه میگذرد. آن وقت است که خودش کارهایت را سرو سامان میدهد. فقط کافیست بهش اطمینان کنی.
فرم در حال بارگذاری ...
بچه که بودیم یک قهرمانی بود که شده بود همراه همیشگی مان. همان که در بستر ده شلمرود اتفاقات زیبایی را رقم میزد. همان حسنی معروف.
یادتان هست که انقدر حمام نرفته بود کره الاغ کدخدا بهش سواری نمیداد؟یادتان هست که خانم مرغه میگفت تو خیلی کثیفی و جوجه ی ریزه میزه ی من که خیلی تمیزه نباید با تو بازی کند؟
این روح کثیف شده ی ما هم مثل حسن خان شده. موی بلند،روی سیاه، ناخن دراز واه واه و واه…. دیگر به درد هیچ کسی نمیخورد. حتی کسی با او بازی نمیکند. حتی در برکه هم راهش نمیدهند چون آب آنجا راهم کثیف میکند.
ماه رمضان آمده و اگر ما بچه ی حرف گوش کنی باشیم وقت خوبی است که برویم و این روح کثیف شده مان را یک کیسه بکشیم تا پاکیزه و تمیز شود. شاید بعد از ماه مبارک همه جا ما را هم بپذیرند و در بازی ها راهمان دهند.
فرم در حال بارگذاری ...
اون سالی که به سن تکلیف رسیدم پدر بزرگم کادوی تولد بهم یک کتاب و یک جانماز هدیه داد. کتاب، حجاب از منظر قرآن کریم نام داشت و خیلی قطور نبود. پدر بزرگم گفت اگر این کتاب رو همه اش رو بخونی بهت یه جایزه میدم و منم که خیلی کتاب دوست داشتم در عرض یک هفته همه شو خوندم.
پدر بزرگم غیر مستقیم پایه ی اعتقاد من به حجاب رو در همون اولین روزهای تکلیفم محکم کرد و تا همین امروز خیلی دقیق میدونم برای چی حجاب و چادر رو برای خودم انتخاب کردم و به این انتخاب خودم میبالم.
این کتاب آیات قرآن کریم درباره ی حجاب و فلسفه ی حجاب رو مورد بررسی قرار داده بود و خیلی ساده و روان وظایف یک خانم برای حفظ حجاب و حدود حجاب رو توضیح داده بود. بهترین هدیه ای که در عمرم گرفتم این کتاب بود چون هدیه ی بزرگ الهی یعنی حجاب رو برای من ساده و روشن کرد.
فرم در حال بارگذاری ...
شب های ماه مبارک رمضان که میآیند جان میدهد برای بیدار نشستن تا به صبح و عبادت کردن. البته بگذریم که این روزها مردم تا نیمه های شب بیدارند و عبادت هم نمیکنند.
چند روزی هست که دلم برای بچه های دهه ی ۶۰ ی میسوزد. تا چشم وا کرده ایم در حجوم رسانه ای افتاده ایم و حالا داریم در آن غرق میشویم.
اولش با تلوزیون شروع شد وگرنه قبل دهه ی ۶۰ تلوزیون داشتن در هر خانه معنا نداشت. تلوزیون که جایش در خانه ثابت شد و عضوی از خانواده مان شد با خودش ویدئو آورد.
ویدئو اولش بد بود بعدا خانم شد و نشست کنار تلوزیون و او هم شد یک عضو دیگر خانواده. بعد از آن کامپیوتر و سی دی و دستگاه پخش خانگی دی وی دی و سی دی. همینطور داشتیم این مهمان های بد قلق نا خوانده را در جمع خانواده میپزیرفتیم که یکی از آن بچه های بدشان آمد به اسم ماهواره. البته هنوز هم داریم باهاش میجنگیم ولی خیلی از خانه های ما را این بچه ی بدشان خراب کرده گذاشته آنجا. راستش زورش زیاد نیست ولی خیلی خیلی موزمارانه رفتار میکند.
اینها همش یک جور اینور و آنورمان بود که یکهو افتادیم در کام اینتر نت. اولهایش که فقط وبلاگ بود و یاهو مسنجر، همچین نگران کننده نبود. فوقش بچه های بی تربیت خانواده ها میرفتن دنبالش. اما حالا اینترنت تربیت خانوادگی حالیش نمیشود که هیچ حق خواهر برادری رسانه ای را هم رعایت نمیکند.
بیچاره ما دهه ی ۶۰ ی ها.
مجبوریم این رسانه زدگی را تحمل کنیم تا بلکم بچه هایمان را از گزندش حفظ کنیم. البته اینجور که ما در این منجلاب اینترنت و اپلیکیشن هایش افتاده ایم محال است که بتوانیم راه نجات خودمان را پیدا کنیم چه برسد به بچه هایمان. اینجاست که آن جنم دهه ی پنجاهی ها که نسل انقلابی گری هستند باید به داد ما دهه ی ۶۰ ی ها برسد تا با یک انقلاب در رسانه ما را هم نجات دهند و نسل های بعد از ما را هم.
خدا رحم کند به ما که بعد از این تلگرام و اینیستا و توییتر و اینها، بعدش چه رسانه ای قرار است ما را ببلعد و ما مجبور باشیم در آن بازی کنیم که بازنده نشویم؟
فرم در حال بارگذاری ...
سلام ماه زیبای خدا. شهر الرمضان. شهری که انزل فیه القرآن. ماه زیبای قرآن سلام.
یک سال طول کشید تا آمدی. دلموبرایت تنگ شده بود. شب های زیبای با تو بودن و سحر های راز و نیاز تو را دلتنگ بودم. ماه زیبای خدا،ماه رحمت،ماه بخشایش و ماه مهربانی.
شب زنده داری هر شبت زیباترین عمل عالم است وقتی بدانیم همنشین مولایمان صاحب الزمان علیه السلام هستیم.
آقای من یا ابا صالح.
شبها و روز ها گذشت و رمضان الکریم دوباره بر ما وارد شد اما… آقای من. دارد زمان آمدنت دیر میشود. این قفل بسته ی دلها کی باز میشوند؟ راه عبور تو را به نظاره نشسته ایم تا مگر در این بهار قرآن عطر بوی گل نرگس به مشام جانمان برسد و ماه زیبای رخت را به نظاره بنشینیم.
آقا جانم.
دمادم افطار کجا مسکن میکنی؟ هنگامه ی سحر کجا مناجات میکنی؟شب تا به صبح ماه مبارک را در کدامین مکان سپری میکنی؟روزهای زیبای رمضان را در کدام وادی به قرآن خواندن میگذرانی؟
آقاجانم.
دلهای عاشقانت از دوری شما به تنگ آمده و هنگامه ی ظهورت را به التماس نشسته اند.
آقا جان دعاهای ما برای آمدنت مستجاب نیست. تو خود برای خودت هم دعا نما???
السلام علیک یا صاحب الزمان و رحمت الله و برکاته
فرم در حال بارگذاری ...
حاجیه خانم دارد پیر میشود اما غم دوری از همسرش او را خیلی سال پیش کشته است. شوهر حاجیه خانم خیلی سال است که گم شده. الان دیگر به او مفقود الاثر هم نمیگویند. راستش چند سالیست آب پاکی روی دستشان ریخته اند و گفته اند دیگر بر نمیگردد.
حاجیه خانم سه تا پسر دارد. وقتی پسر بزرگش ۸ ساله بود شوهرش از خانه رفت برای کمک به پالایشگاه و دیگر باز نگشت. پسرک کوچکش آن موقع سه سالش بود.
پالایشگاه آبادان را دشمن زده است. همه با وزیر نفت رفته اند تا بلکه بشود راه لوله را ببندند ولی نمیدانند دشمن هنوز آنجا مستقر است.
وزیر نفت که زنده نماند هیچ کادر فنی همراهش هم معلوم نشد چه بلایی به سرشان آمد. سالها بود که میگفتند شهید تندگویان کشته شده ولی شاید بقیه ی کارگران زنده باشند.اما بعد از کشته شدن صدام که سپاه رفت برای تحقیق و تفحص هیچکدامشان را پیدا نکرد.
حالا چند سالیست که چشم حاجیه خانم به در مانده اما هنوز نا امید نشده. انگار دلش میخواهد یکی یک روز صبح در خانه شان را بزند و بگوید سلام.
فرم در حال بارگذاری ...
آمدم بروم رکوع که دیدم دخترک آمد یک راست ایستاد جلوی من. برای اینکه بتوانم بروم سجده تو همان راستا که ایستاده بودم یه قدم رفتم عقب. نمیدانستم فسقل شیطون برایم نقشه کشیده است.? همین که سرم رو گذاشتم روی مهر نشست روی گردنم?.
اینکه میگویند احکام مورد احتیاجتان را خوب بلد باشید بیراه نیست. خنده ام گرفته بود و نمیدانستم الان چکار کنم؟ هواسم رو که جمع کردم در یک لحظه همه ی کتاب احکام استاد فلاح زاده آمد جلوی چشمم.
خدا رو شکر که خندیدن بدون صدا نماز روباطل نمیکند. هواسم رو جمع کردم که یک وقت سرم رو که بلند کردم دوباره بی اختیار بر نگردد روی مهر که سجده ی اضافه حساب شود. رکعت آخر نماز بود و دلم نمیخواست خراب شود. یاد گرفتم آدم با وجود این فسقلی ها همیشه بایدحاضر و آماده باشد و احکامش را هم خوب به یاد داشته باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
زن و شوهر جوانی همسایه مان بودند. خانم همسایه مریض احوال بود. یک بیماری سعب العلاج داشت. نخاعش بر اثر یک بیماری نازک شده بود و او قادر نبود پاها و کمرش را تکان دهد. نفس هم به سختی میکشید.
فاطمه سادات عشق من بود. عشق همسرش امیر خان بود. عشق مادرش و تنها برادرش بود. و عشق همه ی دوستانی که او را میشناختند. البته نه به خاطر ترحم . او واقعا مهربان و دلسوز و خونگرم بود. در اوج درد هایش وقتی مهمان داشت با ایشان خوش و بش میکرد. وقتی که درد میکشید و از فرط درد گریه میکرد من هم با او گریه میکردم.
فاطمه سادات مثل خواهرم بود. مهربان و دلسوز و صمیمی.
فرم در حال بارگذاری ...
مثل هر شب دلم برات کفتره آقا
تو این شلوغی ما رویادت نره آقا
تو این شلوغی ما رویادت نره آقا
#امام_رئوف
#امام_رضا_علیه_السلام
حاج محمود کریمی
فرم در حال بارگذاری ...
من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه.
هر کس بمیرد وامام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است.
شناخت امام زمان به این معنی است که بداند مولایش کیست و حق او را به جای آورد. از او عقب نماند و از او پیشی نگیرد.
شناخت امام زمان یعنی اینکه بداند امامش از او چه انتظاراتی دارد و همانطور رفتار کند که امامش از او انتظار دارد.
زمانه ی امامش را بشناسد و طبق آن عمل کند. همانگونه باشد که امامش میخواهد.
حضرت صادق علیه السلام فرمودند : برای ما زینت باشید کونو لنا زینا و لا تکونو لنا شینا. برای ما مایه ی خفت و خواری نباشید.
طلبه ها سربازان امام زمان علیه السلام هستند .این نام برای ایشان وقتی برازنده است که از آن به خوبی مواظبت و مراقبت کنند. سربازی که هنوز نمیداند حدود حجابش چقدر است و آرایش کرده بیرون میرود نباید خودش را سرباز آقا بداند.
سربازی که هنوز نمیداند جمع زنان هر چقدر هم محرم باشند جای پوشیدن لباس های نیمه عریان نیست نباید خودش را سربازامام زمان علیه السلام بداند.
سربازی که هنوز نمیتواند تمایلاتش را برای امامش زیر پا بگذارد به بهانه ی اینکه عقده ای میشوم، نمیتواند سرباز امام زمان علیه السلام باشد.
آقای ما به ما احتیاج دارد. قرار است ما به عنوان لشکر او برای او تبلیغ دین اسلام کنیم.آیا رفتار من به عنوان یک طلبه ی علوم دینی نشان دهنده ی دینم هست؟ ما با اینگونه زندگی کردن خودمان را به حضرت #صاحب_الزمان_علیه_السلام مدیون می کنیم.
ممنون از تبيين وظايف
http://narjes-s3.kowsarblog.ir/
فرم در حال بارگذاری ...
آقا جانم تولدت مبارک حساب کردن این همه سال دوری خیلی سخت است چه برسد که آنرا سپری کنی.??? مولای من روز ها را چگونه گذراندی و شیعیانت را دعا نمودی و حال آنکه آنان تو را یاد نمیکنند??? مولای خوب غزل های من سلام عشق تمام شب و روز های من سلام آقا غم دوری از شما ما را بس است. دیگر خودت برای ظهورت دعا نما??? در بین نماز هایت که نوکرانت را تفقد میکنی برای برگشتن ما هم به دامان خودت دعا نما
فرم در حال بارگذاری ...
می گویند چرا شیعه نماز اول وقت نمی خواند.
آیت الله مجتهدی تهرانی درباره ی نماز اول وقت میفرمودند:
برادران عزیز، اول اذان همه کارها را تعطیل کنید. اگر بازاری هستید، نمی خواهید مغازه را ببندید، داخل مغازه نماز بخوانید، یکی از بازاری ها، یک روز خودش در مغازه نماز می خواند و شاگردش را به جماعت می فرستاد و یک روز برعکس، اگر نمازت را اول وقت بخوانی خدا همه کارهایت را سر و سامان می دهد و در ضمن خواندن، حضور قلب را هم رعایت کن. باید حضور قلب را از خدا بخواهی. آیت الله سید عبد الهادی شیرازی قبل از تکبیره الاحرام، عرضه می داشتند: السلام علیک یا ابا عبد الله، این هم در حضور قلب موثر است. مطلب دیگر اینکه فکر کن آخرین نمازی است که می خوانی، آن وقت شروع به نماز کن و این خیلی تأثیر دارد.
گویند شخصی که اهل روستا بود سه کار داشت یکی اینکه گندمش را به آسیاب داده بود برای آرد کردن، و باید زود می گرفت، دوم اینکه الاغش گم شده بود و باید دنبال آن می رفت و سوم اینکه نوبت آب دادن زمینش بود و باید باغش را آب می داد، و در همان حال دید وقت اذان است، گفت حالا نماز را بخوانیم، خدا بزرگ است و توکل بر خدا کرد. نماز را که خواند شخصی آمد و گفت: فلانی گندم شما را آسیابان، اشتباها زودتر آرد کرده و من برایت آورده ام. چون مشغول تعقیبات نماز شد، شخصی سرش را داخل مسجد کرد و گفت باباجان چرا نیامدی باغت را آب بدهی، ما باغت را آب دادیم، نماز دوم را که خواند خواست برود شخصی دیگر آمد و گفت: این الاغ را دیدم که دارد می رود فهمیدم مال شما است، گرفتم و آوردم.
اگر سر ظهر پدرت تو را صدا بزند و تو همان موقع بگویی بله، می گوید: بیا پدر جان کارت دارم، ولی اگر بعد از ظهر بروی بگوئی: پدر جان ظهر مرا صدا زدید، چکار داشتید؟ پدر می گوید: الان جواب می دهی؟ من ظهر تو را صدا زدم. نماز هم چنین است یعنی خداوند اول ظهر صدا می زند قد قامت الصلوة ولی تو بعد بروی و بگوئی الله اکبر…
فرم در حال بارگذاری ...
روی سنگ مزارم بنویسید این مرد میخواست اسرائیل را نابود کند.
سلام.
این روز ها دلم برای حاج حسن خیلی تنگ شده است. یاد این میافتم که زحمت هایش را اینروز ها مردم هم قدر نمیدانند دلم تنگ میشود.
هموطنم هیچ میدانی این موشک هایی که این آقایان میفرمایند برجام را تهدید کرد از کجا بدست می آید؟ تکه تکه ی بدنشان را به زور آزمایش ژنتیک کنار هم جمع کردند????
من نمیدانم چه بر سر تیم کارشناسی جهاد موشکی آمد تو که رییس جمهور این مملکت هستی هم نمیدانی؟
این مرد میخواست اسرائیل را نابود کند. ما نمیگزاریم خون پاک خودش و شاگردانش زیر پای شما لگد شود.
حاج حسن تهرانی مقدم. پدر موشکی ایران. کسی که اقتدار را به کشور ما هدیه داد. سنگ مزارش را امروز دست به دست کنید تا مردم بدانند درباره ی چه سخن میگویند کسانی که میگویند نوشته ی اسرائیل از صفحه ی روزگار محو خواهد شد بر روی موشک ها برجام را تهدید کرده است.آقایان این جمله عقیده ی مردم ایران است که برایش جوانانشان تکه تکه شدند.کسی حق ندارد خیانتش به انقلاب را با این عقیده معاوضه کند.
فرم در حال بارگذاری ...
گاهی وقت ها میشود که آدم دلش میخواهد ساعت ها گریه کند.
چند روزی هست که دلمان نگران دوست عزیزمان است. از دلشوره شب ها خوابمان نمیبرد. روز ها گریه میکنیم. امروز بچه های گروهمان سراغش را میگرفتند گفتم دیشب خبر داد حالش خوب است. حال او را واقعا نمیدانم اما جمع دوستان اصلا حال خوشی ندارند.
دلبستگی آدم را بیچاره میکند.
خاصیت مسلمان و شیعه بودن همین است که آدم نگران هموطن ودوستش میشود.حتی دوستی که یکبار هم اورا ندیده است. دوست فضای مجازی.
دوست خوبم دل نگران توهستیم. درد ها و غم های تو ما را پریشان میکند.تو را به خدا دل ما را هم دریاب.
یادم افتاد راستی امروز جمعه بود.
السلام علیک یا صاحب الزمان
فرم در حال بارگذاری ...
سلام
سازمان تبلیغات استان البرز دوره ی تربیت راهنمایان فضای مجازی برگزار کرده است. امروز روز پایانی این دوره بود. دورهبی ی بسیار مفیدی بود.
امروز مبحث خانواده و فضای مجازی داشتیم. خانم صابری مربی این بخش از دوره بودند. ایشان ایده ی جالبی را برای کنترل مصرف رسانه در منزل ارائه کردند. هر خانه یک میز تکنولوزی داشته باشد.
میز تکنولوژی میزی معمولی است که در پذیرایی گذاشته میشود وهمه ی رسانه ها وتکنولوژی های روز روی آن قرار میگیرد. این میز در وسط کانون اتاق پذیرایی قرار میگیرد وهمه ی رسانه ها روی آن هستند. همه ی فلش مموری ها ، همهی هارد های اکستر نال، همه ی تبلت ها وموبال های خانواده و همه ی کامپیوتر ها ولب تاب ها. و همه باید سر همین میز بنشینندواز رسانه هایشان استفاده کنند.
کسی حق ندارد در اتاق برود و موبالش را با خودش ببرد. کامپیوتر و لب تاب باید در کانون خانه و در دید همه باشد.
اینگونه مادر خانواده میتواند ببیند و کنترل کند که هر کس چقدر وچطور از رسانه استفاده میکند.
بیایید ما هم این رسم را برای خودمان راه بیاندازیم.
میزتکنولوژی
خانم صابری بودند ناصری نبودند که فک کنم اشتباه کردین
ممنونم از تذکرتون . درست کردمش.
ایده بسیار جالبی بود
واقعا کار امد است
خداقوت بزرگوار
فرم در حال بارگذاری ...
معلم همه ی تاریخ
امروز روز میلاد امام سجاد علیه السلام است و من به مشقات این حضرت برای ارسال پیام دین اسلام به مردم فکر میکنم. بعد از گذشت 60 سال از درگذشت پیامبر اسلام(ص) انقدر دین موردغفلت واقع شد که فرزند رسول خدا صلوات الله علیه را سربریدند وفرزندانش را به اسارت بردند. انقدر به دین بی اعتنایی شد که در روزگار حضرت سجاد علیه السلام کسی که دو رکعت نماز درست بخواند وجود نداشت. پوستین وارونه ای از دین یعنی همین.
چقدرجالب است که امسال میلاد حضرتش با روز معلم یکی شده است. معلمی که در خفا شاگردتربیت کرد تا دین اسلام زنده باقی بماند. معلمی که آموزه هایش را به بهترین شکل در غالب دعا آورد تا پس از اوهم مردم برای پیدا کردن جواب سوالاتشان به ادعیه های زیبای اورجوع کنند. وکسیق متعرض او نشود که اجازه ندارد کلاس درس برگزار کند.
اجازه نداشت کلاس درس برگزار کند اما همیشه ی تاریخ را درس آموخت.درس اخلاق وزندگی. درس حق و حقیقت. رساله ی حقوق او را باید امروز سازمان ملل رساله ی حقوق بشر بنامد. حقوقی که امروز برای هیچ کس درجهان شناخته شده نیست.
صحیفه ی سجادیه مملو از علوم پیشرفته ایست که هر کس به دنبال علم باشد میتواند از آن بهره مندشود. از چگونگی ایجاد برف وباران تا تربیت فرزند ونسل متعهد.
السلام علیک یا علی ابن الحسین یا زین العابدین ورحمت الله و برکاته
فرم در حال بارگذاری ...
زیارت وارث
شيخ در مصباح روايت كرده از صفوان جمال كه گفت: رخصت طلبيدم از حضرت صادق عليه السلام براى زيارت مولايمان حسين عليه السلام و استدعا كردم كه ذكر كند براى من دستور العملى در زيارت آن حضرت كه به آن نحو رفتار بكنم فرمود اى صفوان روزه بدار سه روز پيش از حركت خود و غسل كن در روز سوم پس جمع كن اهل و عيال خود را بنزد خود و بگو
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَوْدِعُكَ
[176] الدعاء پس دعايى تعليم او فرموده كه بگويد در وقتى كه به فرات برسد آنگاه فرموده پس غسل كن از فرات بدرستيكه پدرم خبر داد مرا از پدرانش عليهم السلام كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود همانا اين پسر من حسين كشته خواهد شد بعد از من در كنار فرات پس هر كه زيارت كند او را و غسل كند از فرات بريزد از او گناهان او مانند روزى كه مادر او را متولد كرده پس هر گاه غسل كنى در اثناء غسل بگو
بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ نُوراً وَ طَهُوراً وَ حِرْزاً وَ شِفَاءً مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ سُقْمٍ وَ آفَةٍ وَ عَاهَةٍ اللَّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ قَلْبِي وَ اشْرَحْ بِهِ صَدْرِي وَ سَهِّلْ لِي بِهِ أَمْرِي
و چون از غسل فارغ شوى بپوش دو جامه طاهر و دو ركعت نماز كن در بيرون مشرعه كه آن همان مكانى است كه حق تعالى در شأن او فرموده و در زمين قطعه ها است نزديك به يكديگر و بوستانها است از انگورها و كشتزار است و خرماستانها است دو تا از يك بيخ رسته و غير دو تا از يك بيخ رسته آب خورده مى شوند به يك آب و زيادتى مى دهيم بعضى از آنها را بر بعضى در ميوه پس چون از نماز فارغ شوى روانه شو به جانب حاير به حال آرامى و وقار و كوتاه بردار گامهاى خود را پس بدرستيكه خداوند تعالى مى نويسد از براى تو به هر گامى كه برمیدارى حج و عمره و راه برو با دل خاشع و ديده گريان و بسيار كن ذكر
اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ*
و ثنا بر خدا و صلوات بر رسول خدا صلى الله عليه و آله و صلوات بر حسين صلوات الله عليه بالخصوص و بسيار كن لعن بر قاتلان آن حضرت و بيزارى جستن از كسانى كه در اول پايه ظلم و جور را بر اهل بيت گذاشتند پس هرگاه رسيدى به در حاير بايست و بگو
اللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيراً وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ* كَثِيراً وَ سُبْحانَ اللَّهِ* بُكْرَةً وَ أَصِيلًا* الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِ
پس بگو
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا خَاتَمَ النَّبِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْمُرْسَلِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حَبِيبَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا قَائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِكَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَصِيَّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ الشَّهِيدُ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا مَلَائِكَةَ اللَّهِ [رَبِّي] الْمُقِيمِينَ فِي هَذَا الْمَقَامِ الشَّرِيفِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا مَلَائِكَةَ رَبِّي الْمُحْدِقِينَ بِقَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السلام السَّلَامُ عَلَيْكُمْ مِنِّي أَبَداً مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ
پس مىگويى
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَبْدُكَ وَ ابْنُ عَبْدِكَ وَ ابْنُ أَمَتِكَ الْمُقِرُّ بِالرِّقِّ وَ التَّارِكُ لِلْخِلَافِ عَلَيْكُمْ وَ الْمُوَالِي لِوَلِيِّكُمْ وَ الْمُعَادِي لِعَدُوِّكُمْ قَصَدَ حَرَمَكَ وَ اسْتَجَارَ بِمَشْهَدِكَ وَ تَقَرَّبَ إِلَيْكَ بِقَصْدِكَ أَ أَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ يَا نَبِيَّ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ أَ أَدْخُلُ يَا سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ أَ أَدْخُلُ يَا فَاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ أَ أَدْخُلُ يَا مَوْلَايَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ يَا مَوْلَايَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ
پس اگر دلت خاشع و ديدهات گريان شد پس آن علامت رخصت است پس داخل شو و بگو
الْحَمْدُ لِلَّهِ* الْوَاحِدِ الْأَحَدِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الَّذِي هَدَانِي لوِلَايَتِكَ وَ خَصَّنِي بِزِيَارَتِكَ وَ سَهَّلَ لِي قَصْدَكَ
پس مىروى تا در قبه مطهره و بايست محاذى بالاى سر و بگو
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام [وَلِيِّ اللَّهِ] السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خَدِيجَةَ الْكُبْرَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَطَعْتَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ يَا مَوْلَايَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِيَابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّينِ وَ أَرْكَانِ الْمُؤْمِنِينَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهَادِي الْمَهْدِيُّ وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلَامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِيَابِكُمْ [بِآيَاتِكُمْ] مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِينِي وَ خَوَاتِيمِ عَمَلِي وَ قَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ عَلَى أَجْسَادِكُمْ وَ عَلَى أَجْسَامِكُمْ وَ عَلَى شَاهِدِكُمْ وَ عَلَى غَائِبِكُمْ وَ عَلَى ظَاهِرِكُمْ وَ عَلَى بَاطِنِكُمْ
پس بيانداز خود را بر قبر و ببوس آن را و بگو
بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ وَ جَلَّتِ الْمُصِيبَةُ بِكَ عَلَيْنَا وَ عَلَى جَمِيعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ وَ أَلْجَمَتْ وَ تَهَيَّأَتْ لِقِتَالِكَ يَا مَوْلَايَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ قَصَدْتُ حَرَمَكَ وَ أَتَيْتُ إِلَى مَشْهَدِكَ أَسْأَلُ اللَّهَ بِالشَّأْنِ الَّذِي لَكَ عِنْدَهُ وَ بِالْمَحَلِّ الَّذِي لَكَ لَدَيْهِ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
پس برخيز و دو ركعت نماز در بالاى سر بگزار بخوان در آن دو ركعت هر سورهاى كه خواهى پس چون از نماز فارغ شدى بگو
للَّهُمَّ إِنِّي صَلَّيْتُ وَ رَكَعْتُ وَ سَجَدْتُ لَكَ وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ لِأَنَّ الصَّلَاةَ وَ الرُّكُوعَ وَ السُّجُودَ لَا يَكُونُ إِلَّا لَكَ لِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَبْلِغْهُمْ عَنِّي أَفْضَلَ السَّلَامِ وَ التَّحِيَّةِ وَ ارْدُدْ عَلَيَّ مِنْهُمُ السَّلَامَ اللَّهُمَّ وَ هَاتَانِ الرَّكْعَتَانِ هَدِيَّةٌ مِنِّي إِلَى مَوْلَايَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَيْهِ وَ تَقَبَّلْ مِنِّي وَ أْجُرْنِي عَلَى ذَلِكَ بِأَفْضَلِ أَمَلِي وَ رَجَائِي فِيكَ وَ فِي وَلِيِّكَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ
پس برخيز و برو پايين پاى قبر آن حضرت و بايست نزد سر علي بن الحسين عليهما السلام و بگو
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْحُسَيْنِ الشَّهِيدِ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمَظْلُومُ وَ ابْنُ الْمَظْلُومِ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ
پس بيفكن خود را بر قبرش و ببوس آن را و بگو
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ وَ ابْنَ وَلِيِّهِ لَقَدْ عَظُمَتِ الْمُصِيبَةُ وَ جَلَّتِ الرَّزِيَّةُ بِكَ عَلَيْنَا وَ عَلَى جَمِيعِ الْمُسْلِمِينَ فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ وَ أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكَ مِنْهُمْ
پس بيرون بيا از درى كه پايين پاى على بن الحسين عليهما السلام است و متوجه شو بسوى شهدا و بگو
السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ وَ أَحِبَّاءَهُ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَصْفِيَاءَ اللَّهِ وَ أَوِدَّاءَهُ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصَارَ دِينِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصَارَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصَارَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصَارَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصَارَ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْوَلِيِّ [الزَّكِيِ] النَّاصِحِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَنْصَارَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي طِبْتُمْ وَ طَابَتِ الْأَرْضُ الَّتِي [أَنْتُمْ] فِيهَا دُفِنْتُمْ وَ فُزْتُمْ فَوْزاً عَظِيماً فَ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ مَعَكُمْ
پس برگرد به بالاسر حضرت امام حسين عليه السلام و دعا بسيار كن از براى خود و از براى اهل و اولاد و پدر و مادر و برادران خود زيرا كه در آن روضه مطهره رد نمىشود دعاء دعا كننده و نه سؤال سؤال كننده مؤلف گويد اين زيارت معروف به زيارت وارث است و مأخذش كتاب مصباح المتهجد شيخ طوسى است كه از كتب بسيار معتبره معروفه نزد علما است و من اين زيارت را بلاواسطه از همان كتاب شريف نقل شهدا همين بود كه ذكر شد.***
***كليات مفاتيح الجنان، صفحات 429 الی 431
فرم در حال بارگذاری ...
#حسین_ثارالله
السلام علیک، یا ابا عبد الله
امام حسین علیه السلام در باب یاری کردن امام زمان علیه السلام با هرچه در توان هست میفرمایند:
هر کس یکی از یتیمان ما را که از ما جدا گردیده، کفالت کند، و از علوم ما که به دستش رسیده به او برساند تا اینکه هدایش نماید ، خدای تعالی به او میفرماید:
ای بنده ی کریمِ مساوات کننده، من به این کرم سزاوار ترم، ای فرشتگان من در بهشت برای او به شماره ی هر حرفی که تعلیم نموده یک ملیون کاخ قرار دهید، و آنچه شایسته ی آن کاخ هاست از سایر نعمت ها بر او بیافزایید.
مکیال المکارم جلد 2 صفحه ی 392
#تبلیغ_دین
#تبلیغ_مجازی
#تبلیغ
فرم در حال بارگذاری ...