تمام دلخوشی
سلام تمام دلخوشیام!
این روزها که میگذرد جای خالیات را بیشتر احساس میکنم. قلب من! امید دلم! نفسهایم به شماره افتاده است.
سلام همهی زندگی!
زندگی کردن در این دنیای وانفسا بدون تو معنی ندارد. لذتی نیست در این دنیا وقتی تو نیستی! کاش دوری از تو نازنین پایان بیابد.
سلام دلیل دلتنگی!
دلتنگیهایم از حد و مرز گذشته است. از بس ندیدمت درد و دلهایم دارد سرازیر میشود. باز خوب است صدایم را میشنوی، مرا میبینی!
سلام تمام دلخوشیام صاحب الزمان.
آقای من. روزها را به امید آمدنت طی میکنم شاید برسد طلعت حکومت صالحهات و دلم شاد شود به رویت روی ماهت.
آقا جان! روزهای دوری را به پایان رسان. جانها دیگر طاقت دوری ندارند. دلها برای شما آرام گشته. ارواح مومنین به دنبال تو سرگردانند.
جمعيت از نظر آيات و روايات
سارا بيات[1]
چكيده:
در سال های اخیر دولت ها به دلیل جلوگیری از فقر مالی در جهان و بهران غذا روی به کنترل جمعیت آوردند و کشور ما نیز به تبعیت از جامعه جهانی به این کار مبادرت ورزید و حال آنکه طبق آموزه های اسلام خداوند والدين را بارها به خاطر قتل فرزندان خود به دليل فقرو بي آبرويي توبيخ نموده و همواره اين نكته را متذكر ميشودكه روزي شما و فرزندانتان را پروردگارتان متقبل شده است.در این مقاله به این سؤال پاسخ گفته شده که نگاه قرآن كريم و روايات معصومين عليهم السلام به جمعيت چگونه است؟ با برسي اجمالي منابع اسلامی در میابیم که به اصل مهم فرزند آوري بسيار تاكيد شده که مراد از اين سفارش تربيت نسل مطلوب و مومن است كه خداوند را ستايش كنند و دين او را ياري رسانند.اين مقاله با استفاده از منابع كتب روايي شيعه و تفاسير به بررسي تحلیلی اين موضوع پرداخته است.
واژگان كليدي:
جمعيت ، فرزند ، فرزند آوري ، کنترل نسل و موالید، آیات و روایات.
مقدمه
جمعیت مقوله ای است که امروزه در جهان به آن با دیدگاه های متفاوتی نگاه میشود. گروهی از دولت ها در پی آن هستند تا جمعیت کشور خود را کنترل کرده و از رشد آن بکاهند تا در آینده بتوانند مدیریت نیاز های این جمعیت را به درستی انجام دهند.
گروهی از کشور ها نیز با راهکارهایی در پی آن هستند تا جمعیت کشورشان را بیشتر کنند تا به تعالی در جامعه دست یابند.تحقیقاتي كه در اين باره انجام شده به این نتیجه رسیده است که جمعیت باعث تعالی در اقتصاد و فرهنگ و توان دفاعی و تولید در کشورها است و هر کشوری که از نیروی کار بیشتر و جمعیت بیشتری بر خوردار است در عرصه بین الملل موفق تر جلوه میکند.
فکر کنترل جمعیت جهان در سالهای قبل به این دلیل در اذهان دولت ها افتاد که اعلام شد جمعیت جهان رو به فزونیست و در آینده بهران غذا و امکانات برای این جمعیت به وقوع خواهد پیوست . لذا دولت ها مامور شدند تا تعداد افراد ملت خود را کنترل نمایند و از موالید بیشتر جلوگیری نمایند.
اما امروزه مشخص شده است که این فکر ترفندی از سوی غرب و اسرائیل بوده است تا با کنترل موالید و نسل بتوانند روزی بر بشر حکومت کنند و کنترل این جمعیت برای ایشان آسانتر باشد. در همه ادیان زیادی امت برای ایشان فخر بوده است ،در همین راستا مسؤلین رژیم صهیونیستی با حسابی سر انگشتی از زنان کشورشان خواسته اند تا هرکدام حد اقل 8 فرزند بیاورند تا نسل صهیونیست پایدار باقی بماند.
مسلمانان جهان نیز با توجه به فرمایش رسول خدا درباره زیادی امت ایشان و فخر آن جناب به پیامبران دیگر همیشه در پی آن بوده اندتا گسترش جمعیت مسلمانان جهان را از طریق موالید و دعوت به دین اسلام روز به روز زیاد تر کنند.
در این نوشتار بر آنیم تا با کمک برخی از آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام به برخی از زوایای موضوع جمعیت بپردازیم و بدانیم که نگاه قرآن کریم و روایات به جمعیت چگونه است ؟
جمعیت در قرآن کریم:
در زمان جاهليت رسم بر اين بود كه تعداد نفرات هر قبيله باعث فخر فروشي آنها به ديگر قبائل ميشد تا آنجا كه برخي از قبائل به شمردن نفرات درگذشته خود ميپرداختند و آمار وفات يافتگان هر قبيله نيز مهم به شمار مي آمد فلذا با نگاهی اجمالی به قرآن کریم در میابیم که از نظر این کتاب آسمانی جمعیت ها بر دو گونه اند:
1- جمعیت نکوهیده
2- جمعیت ستایش شده
پيرو اين طرز تفكر در بسیاری از آیات قر آن کریم به این نکته بر میخوریم که خداوند میفرمایند جمعیت زیاد همیشه فخر نیست و خیلی از اوغات نباید به زیادی افراد تفاخر نمود . چرا كه مال بسيار و زيادي فرزندان ممكن است براي انسان مايه ي عذاب باشد.مانند آیه 48 سوره مبارکه اعراف که خداوند در اين آيه خطاب به كافران میفرماید:
وَ نادى أَصْحابُ الْأَعْرافِ رِجالًا يَعْرِفُونَهُمْ بِسِيماهُمْ قالُوا ما أَغْنى عَنْكُمْ جَمْعُكُمْ وَ ما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ «48»
و اصحاب اعراف، (اولياى خدا كه ميان بهشت و جهنّم بر جايگاه بلندى مستقرّند) مردانى (از اهل دوزخ) را كه به سيمايشان مىشناسند، ندا مىدهند و مىگويند: جمعيّت و جمعآورى شما (از مال، مقام، همسر و فرزند) و آنچه همواره بدان تكبّر مىكرديد، به حال شما سودى نداشت.
يا در آيه 46 سوره مباركه اعراف ميخوانيم:
الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً (46)
مال و فرزندان زينت اين زندگى دنياست، اعمال شايسته نزد پروردگارت از جهت ثواب و از جهت آرزو بهتر است.
و در مقابل اين آيات به آیاتی بر میخوریم که به افزایش جمعیت خوب اشاره میکند . آنجا که از زبان حضرت زکریا میفرماید:
وَ زَكَرِيَّا إِذْ نادى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْني فَرْداً وَ أَنْتَ خَيْرُ الْوارِثينَ (89 .(زكريا را ياد كن، وقتى كه ندا كرد. پروردگارا مرا تنها مگذار، تو بهترين وارثان هستى.
از اين رفتار پيامبر خدا حضرت زكريا پيداست که فرزند خواهی و فرزند آوری و افزایش جمعیت میتواند مطلوب و شایسته باشد در صورتي كه این نسل پاکیزه و مومن باشند . در اين صورت افزایش مومنان باعث نصرت دین خدا و افزایش کافران باعث در تنگنا قرار گرفتن مومنان و دین خدا خواهد بود.
همچنين در سوره آل عمران در آیه 38 آمده است :
هُنالِكَ دَعا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قالَ رَبِّ هَبْ لي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَميعُ الدُّعاءِ (38)
در اين هنگام زكريّا (كه اين همه كرامت و مائده آسمانى را ديد) پروردگارش را خواند و گفت: پروردگارا! از جانب خود نسلى پاك و پسنديده به من عطا كن كه همانا تو شنونده دعائى.
ذریه طیبه که درااین آیه آمده است به این معنی است که درخواست فرزند ونسل پاك، سنّت و روش انبياست.و ارزش ذريّه و فرزندان، به پاكى آنهاست.و همچنين مشخص ميشود كه براي داشتن اين ذريه و نسل بايد دعا كرد و شنونده دعا كه خداوند است را خطاب قرار داد تا ذات حضرت حق از روي كرم و فضل خويش فرزنداني صالح عنايت فرمايد كه وارثان حكومت خداوند بر روي زمين باشند.
اصلي ترين آيه اي كه همه علماي سخنگو درباره ازدياد جمعيت در بين سخنان خود به آن اشاره ميكنند آيه 6 سوره مباركه اسرا ميباشد. زيرا به صورت واضح خداوند در اين آيه زياد شدن تعداد نفرات امت اسلام و مومنان را براي ايشان نعمت برشرمده است و اين زيادي نفرات را امداد خداوند به مومنان معرفي ميكند.
ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفيراً (6)
سپس، جنگ را به سود شما و عليه آنان برگردانيم و شما را با اموال و فرزندان كمك كنيم و نفرات شما را بيشتر قرار دهيم.
در كتاب ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن در ذيل اين آيه ميخوانيم:
ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ: سپس دولت را به شما برگردانيديم و شما را در برابر آنها مورد حمايت قرار داديم و زندگى شما را بوضع سابق برگردانيديم.
وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ: و مال و اولاد شما را زياد كرديم و شما را صاحب نيرو و استعداد گردانيديم.
وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً: و جمعيت شما را بيشتر از جمعيت دشمنانتان گردانيديم.(1)
احاديثي شان نزول اين ايه را فرزندان رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان از نسل ايشان ميدانند.(2) و گروهي نيز شان نزول اين آيه را قوم بن اسرائیل دانسته اند. اين نظريه دركتاب« اطيب البيان في تفسير القرآن» و اينگونه نگاشته شده است كه:
بعيد نيست مراد دوران سلطنت داود و سليمان و ساير سلاطين بني اسرائيل باشد كه پس از آن ذلتها و قتل و اسيرىها دو مرتبه قوت و شوكت و سلطنت بشما داديم و بر دشمنان ظفر پيدا كرديد كه مفاد ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ است ثم از براى تراخى است يعنى پس از اين مدت مديد از زمان يوشع تا دوره داود كه در ذلت و خوارى و شرك و كفر و قتل و اسيرى بوديد برگردانيديم براى شما سلطنت و دولت و عزت و غلبه بر خصم وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ و شما را امداد كرديم به كثرت مال و اولاد وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً نفرات شما را بسيار كرديم و جمعيت شما را زياد نموديم و اين امتحان بزرگى بود بر شما كه از شرك و فساد دست برميداريد يا بهمان شرك و كفر و فساد مراجعه ميكنيد.(3)
اما آنچه اينجا هائز اهميت است اين است كه فزوني تعداد نفرات مومنان براي ايشان خير و نعمتي است عظيم كه بايد قدر آن دانسته شود و همچنين اين امدادي الهي است كه توسط آن مومنان را در برابر دشمنان ياري ميرساند.
در ادامه خداوند براي رسيدن به زيادتي در مال و فرزند راهكاري نيز ارائه ميكند آنجا كه در سوره مباركه نوح آيه 12 ميفرمايد:
وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهاراً (12)
خداوند بشما كمك ميدهد بزيادتى اموال و كثرت اولاد و باغستانهايى بشما عطا ميفرمايد و نهرهايى بر شما جريان ميدهد كه اين هم يكى از فوائد توبه و استغفار است،(4)
همان طور كه ملاحظه شد از نظر قرآن كريم حسن زيادتي افراد يك جامعه بستگي به نيكو بودن افراد آن جامعه و فرزندان و نسل هاي آينده آن جامعه است وگرنه اين زيادي مال و فرزند سودي به حال اين گروه نخواهد كرد.
همچنين به اين نكته ميرسيم كه فزوني افراد امت مومن و انقلابي امدادي است كه خداوند به ايشان ميكند تا در برابر دشمنان خود پيروز و سربلند باشند و با استغفار به درگاه خداوند و طلب خير از درگاه باريتعالي ميتوان به اين نسل طيبه و پاك كه فخري براي مومنان باشد رسيد.
جمعيت در روايات:
در بسياري از دعاهاي به دست رسيده از ائمه طاهرين سلام الله عليهم اجمعين به اين نكته اشاره ميشود كه خدايا ما از كمي تعدادمان به تو شكايت ميكنيم.براي نمونه در دعاي دعای افتتاح آمده است:
اللهم إنا نشكو إليك فقد نبينا صلواتك عليه و آله و غيبة ولينا إمامنا و كثرة عدونا و قلة عددنا و شدة الفتن بنا و تظاهر الزمان علي (5)
و همچنين در دعاي غیبیت امام زمان علیه السلام نيز قريب به همين مضمون آمده است كه
للَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ إِمَامِنَا [وَلِيِّنَا] وَ شِدَّةَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا وَ وُقُوعَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الْأَعْدَاءِ عَلَيْنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا اللَّهُمَّ فَافْرُجْ ذَلِكَ عَنَّا بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ نَصْرٍ مِنْكَ تُعِزُّهُ وَ إِمَامِ عَدْلٍ تُظْهِرُهُ إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ(6)
اين قلت عدد مومنان منتظر امام زمان عليه السلام هميشه نگراني و ناراحتي ائمه عليهم السلام و ياران ايشان و شيعيان در همه قرون و اعصار بوده است .
جمعيت شيعيان هميشه نسبت به بقيه اديان و مذاهب اسلامي كمتر بوده است و اين موضوع باعث ايجاد خوف در ايشان بود تا به فضل خداوند امروزه جمعيت اين گروه از مسلمانان روز به روز در سر تا سر دنيا رو به فزونيست.
براي ايجاد يك جامعه شيعي مومن و متعد و دانشمند ائمه معصومين اولين گام ها را برداشته اند و با ازدياد نسل خود و توصيه به شيعيان براي اين كار سعي كرده اند تا سربازاني مومن براي آينده دين مبين اسلام تربيت كنند تا روزگاري به ياري امام زمان عليه السلام بپا خيزند.
از آن جمله ميتوان به سرور شيعه حضرت موسي ابن جعفر سلام الله عليه اشاره نمود كه با ازدواج و توليد نسل توانستند علمايي بزرگ را در بيت خود پرورش دهند و ايشان را به سراسر ممالك اسلامي آن روزگار بفرستند و توسط ايشان جمع كثيري از خلق را به دين مبين اسلام و مذهب حقه شيعه جعفري رهنمون باشند.
البته بايد به اين نكته هم اشاره كرد كه اين بزرگزادگان گرانقدر هركدام پدر تيره هايي از سادات امروز جهان هستند و ايشان به امر ازدياد نسل همچون پدر گراميشان اهتمام ويژه داشتند. تفكر ازدياد نسل سادات كه نسل به نسل از پدران به پسران منتقل ميشود خود نشانه اين است كه اين تفكر ريشه در قرون و اعصار دارد.
در اين راستا احاديثي از ائمه طاهرين در دست است كه به گزيده اي از آنها در اين بخش اشاره ميكنيم.
در کتاب منابع فقه شیعه بابی است پیرامون استحباب ازدواج با زن فرزند آور(7) که طی احادیث مفصلی به این مقوله پرداخته است که از نظر پیامبر اکرم صلوات الله علیه و ائمه معصومین علیهم السلام ازدواج با زنی که بسیار فرزند می آورد ولی زشت چهره است بهتر است از ازدواج با زنی که بسیار زیباست ولی نازاست.
به عنوان مثال میتوان به این حدیث گرانقدر از حضرت رسول صلی الله علیه و آله وسلم اشاره کرد .
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله به مردى فرمودند: «با زن زشترو و پرزايمان ازدواج كن و زن زيبا و نازا را به همسرى مگير بىترديد من در روز رستاخيز به شما بر امّتهاى ديگر افتخار مىكنم.(8)
همچنین درباره زنانی که مبادرت به بچه دار شدن نمیکنند حدیثی آمده است که نشان دهنده اهمیت فرزند آوری در اندیشه پیامبر اکرم صلوات الله علیه میباشد.
خدرى گويد: «رسول خدا صلى الله عليه و آله به اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام سفارش كردند: (تا آنكه فرمودند:) و حصير كنار خانه بهتر از زنى است كه نمىزايد.»(9)
ازدیاد نسل تا بدانجا اهمیت دارد که حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرمایند که خداوند ترك زنا را براى حفظ نسب، و ترك لواط را براى ازدياد نسلقرار داده است(10)
همچنين در كتب متعددي از امام سجاد عليه السلام حديثي به اين مضمون آمده است كه مردي خوشبخت و سعادتمند است كه كار او در شهر خودش باشد و فرزند يا فرزنداني داشته باشد كه او را ياري رسانند.(11)
از اين دست روايات در منابع فقه شيعه بسيار هستند و همگي به اين اشاره دارند كه ازدياد نسل باعث فزوني در فرد ميشود.هم از لحاظ مادي هم معنوي زياد شدن فرزندان به نفع پدر و مادر ايشان است.
در دسته اي ديگر از آيات و روايات نيز به اين موضوع پرداخته شده است كه خداوند روزي فرزندان را بر عهده گرفته است و حتما روزي ايشان و پدر و مادرشان را خواهد رسانيد و از كشتن فرزندان به خاطر ترس از فقر نهي نموده است. نمونه اين آيات سوره الإسراء، آيه 31 ميباشد كه خداوند در اين آيه ميفرمايد:
وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ كانَ خِطْأً كَبِيراً «31»
فرزندان خود را از بيم تنگدستى نكشيد. اين ما هستيم كه آنان و شما را روزى مىدهيم. يقيناً كشتن آنان گناهى است بزرگ!
به نظر استاد بزرگ حجه الاسلام قرائتي اين آيه، سيماى نابسامان اقتصاد دوران جاهليّت را نشان مىدهد. امروز هم كه دنيا به خاطر نگرانى از افزايش جمعيّت و كمبودهاى اقتصادى، سقط جنين را مجاز مىداند، گرفتار نوعى جاهليّت شده است.(12)
در كتاب ترجمه تفسير الميزان ، ج13، ص: 117 آمده است :
و در كشاف گفته: مقصود از فرزندكشى همان دختركشى است كه در عرب مرسوم بوده و ليكن ظاهرا اين حرف صحيح نباشد، زيرا مساله دختركشى يك عنوان مستقلى است كه آيات مستقل ديگرى مخصوص نهى از آن و حرمت آن آمده، مانند آيه:” وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ” ، و آيه” وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ كَظِيمٌ يَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَ بِهِ أَ يُمْسِكُهُ عَلى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ أَلا ساءَ ما يَحْكُمُونَ” .
و اما آيه مورد بحث و امثال آن، به طور كلى از كشتن اولاد از ترس فقر و ندارى نهى مىكند، و داعى نداريم كه اولاد را حمل بر خصوص دختران كنيم با اينكه اعم از دختر و پسر است، و نيز هيچ موجبى نيست كه جمله” أَ يُمْسِكُهُ عَلى هُونٍ” را حمل بر ترس از فقر و فاقه كنيم، با اينكه مىدانيم هون با فقر در معنا متغايرند.
پس حق مطلب همين است كه بگوئيم از آيه مورد بحث كشف مىشود كه عرب غير از مساله دختركشى (وأد) يك سنت ديگرى داشته كه به خيال خود با آن عمل هون و خوارى خود را حفظ مىكردند، و آن اين بوده است كه از ترس خوارى و فقر و فاقه فرزند خود را- چه دختر و چه پسر- مىكشته، و آيه مورد بحث و نظائر آن از اين عمل نهى كرده است.(13)
حال بايد گفت با توجه به امكانات روز براي سقط جنين اين كار كه گناهي بزرگ محسوب ميشود به چه بهانه هايي انجام ميگريرد؟
متاسفانه با فرهنگ سازي بيش از حد در دهه 70 شمسي با يك موج جديد مواجه هستيم كه خانواده ها از داشتن دو فرزند يا بيشتر خجالت ميكشند به نحوي كه جوانان فكر ميكنند اين بي آبرويي بزرگي است كه خانواده من متوجه شوند كه فرزند دوم يا سوم يا بيشتر نيز در راه است و اقدام به كشتن فرزند يا به اصطلاح سقط جنين مينمايند.
اين طرز فكر در طول 20 سال گذشته مدام رواج داشته است و اكنون جامعه ايران اسلامي شيعه را به ورطه نابودي نزديك ميكند زيرا جامعه روز به روز به سمت پيري نزديك ميشود و كمبود نيروهاي جوان ومومن و متعهد و انقلابي شيعه كه بتوان براي ادامه اين انقلاب به ايشان تكيه كرد جامعه را دچار مشكل خواهد نمود.
اصلاح طرز تفكر ايجاد شده در خانواده ها و ترقيب جوانان به فرزند آوري و تامين نسل نيكو براي تعالي كشور در آينده، زماني بيش از اين 20 سال را ميطلبد و ممكن است دير به نتيجه برسد . اما با توجه به اين نكته كه روزي رسان فرزندان و پدر و مادر ايشان خداوند است ميتوان اين شوق را در جوانان انقلابي و مومن ايجاد نمود تا به پرورش نسلي مومن و متعد كه در آينده سربازاني نيكو براي انقلاب جهاني امام عصر عليه السلام باشند بپردازند.
نتیجه گیری
فرزند آوري و ازدياد نسل در قرآن كريم و روايات سنتي پسنديده محسوب ميشود به شرطي كه اين فرزندان، نسلي نيكو و مومن و متعهد باشند و به پيشبرد جامعه اسلامي كمك كنند. جمعيت نامطلوب از نظر قرآن جمعيتي است كه راه اطاعت از خدا را در پيش نگيرند و به دشمني با دين و خداوند بپردازند وگرنه جمعيت مومنان كه بيشتر باشد افراد بيشتري بر روي زمين عبادت خداوند را به جا مي آورند.
پي نوشت ها
1- ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن، نويسنده: مترجمان، ناشر: انتشارات فراهانى، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1360 ش، نوبت چاپ: اول، تحقيق: رضا ستوده جلد14 صفحه 90
2-تفسير جامع، بروجردى سيد محمد ابراهيم، جلد4، صفحه 105، ناشر: انتشارات صدر، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1366 ش، نوبت چاپ: ششم
3- اطيب البيان في تفسير القرآن، طيب سيد عبد الحسين ، جلد8، صفحه223، ناشر: انتشارات اسلام، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1378 ش
4-همان . جلد 13 صفحه 209
5 و 6 – مفاتيح الجنان ، شيخ عباس قمي (ره) نرم افزار مجموعه آثار شيخ عباس قمي (ره)
7-: منابع فقه شيعه( ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، نويسنده: بروجردى، آقا حسين، تاريخ وفات مؤلف: 1380 ق، مترجم: عده اى از فضلاء، محقق / مصحح: جمعى از فضلاء، تعداد جلد: 31، ناشر: انتشارات فرهنگ سبز، مكان چاپ: تهران جلد 25 صفحه 173
8- همان
9- همان؛ ص177
10- نهج البلاغة ، شريف الرضي، محمد بن حسين، نهج البلاغة / ترجمه انصاريان - قم، چاپ: اول، 1388 ش. ؛ ص351
11- كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق؛ ج5 ؛ ص258
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ع قَالَ: مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ أَنْ يَكُونَ مَتْجَرُهُ فِي بَلَدِهِ وَ يَكُونَ خُلَطَاؤُهُ صَالِحِينَ وَ يَكُونَ لَهُ وُلْدٌ يَسْتَعِينُ بِهِمْ وَ مِنْ شَقَاءِ الْمَرْءِ أَنْ تَكُونَ عِنْدَهُ امْرَأَةٌ مُعْجَبٌ بِهَا وَ هِيَ تَخُونُهُ
12- تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 51 نرم افزار مجموعه آثار ذيل آيه 31 سوره مباركه اسراء
13- : ترجمه تفسير الميزان، موسوى همدانى سيد محمد باقر، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، مكان چاپ: قم، سال چاپ: 1374 ش، ج13، ص: 117
*براي نوشتن اين مقاله از نرم افزار هاي جامع الاحاديث و جامع التفاسير موسسه نور استفاده شده است. بنابر اين تمامي آدرس ها بر اساس نوشتار اين نرم افزار ها ميباشد.
**آيات بكار برده شده در اين مقاله از نرم افزار مجموعه آثار حجت الاسلام قرائتي برداشته شده است تا نوشتار اين آيات درست باشد و هيچ خلل و اشتباهي در اين آيات وجود نداشته باشد.
فهرست منابع
*قرآن
*نهج البلاغه
- مترجمان، تحقيق: رضا ستوده، ترجمه مجمع البيان فى تفسير القرآن ، ناشر: انتشارات فراهانى، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1360 ش، نوبت چاپ: اول.
- كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية) - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.
-قرائتي، محسن، تفسير نور(10جلدى)، نرم افزار مجموعه آثار حجت الاسلام قرائتي.
- : موسوى همدانى، سيد محمد باقر، ترجمه تفسير الميزان ، ناشر: دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسين حوزه علميه قم، مكان چاپ: قم، سال چاپ: 1374 ش.
- بروجردى سيد محمد ابراهيم، تفسير جامع، ناشر: انتشارات صدر، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1366 ش، نوبت چاپ: ششم.
- طيب سيد عبد الحسين، اطيب البيان في تفسير القرآن، ناشر: انتشارات اسلام، مكان چاپ: تهران، سال چاپ: 1378 ش .
-: بروجردى، آقا حسين، منابع فقه شيعه( ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، تاريخ وفات مؤلف: 1380 ق، مترجم: عده اى از فضلاء، محقق / مصحح: جمعى از فضلاء، ناشر: انتشارات فرهنگ سبز، مكان چاپ: تهران .
[1] . طلبه سطح دو مدرسه علمیه زینبیه
همیشه در یک جمع که قربان صدقه ی خانم جانش میرفت جوانها از حسادت شان سعی میکردند میانه شان را شکر آب کنند. همیشه دو تایی میخندیدند و میگفتند عشق ما خیلی قدیمی شده و حقه های شما کارسارز نیست.
۷۰ سالش بود اما هنوز بعد از ۵۰ سال زندگی مشترک خانمش را خانم جان صدا میکرد و همسرش هم او را آقا خطاب مینمود. خانم جان واقعا جانش بود. آقا جان اجازه نمیداد خانم جانش دست به سیاه و سفید بزند و آقا واقعا برای حاج خانم آقایش بود و بدون اجازه اش بیرون از خانه نمیرفت.
از خانم جانش که میپرسیدی رمز این عشق و محبت چیست میگفت من هیچ وقت روی حرف آقایمان حرف نمیزدم و هیچ کجا بدون رضایتش نمیرفتم. با دار و ندارش هم ساختم و هیچ وقت به او گله و شکایت نکردم.
آقا جان روز آخری که میخواست از خانه برود به او گفته بود من از تو راضی ام خدا هم از تو راضی باشد. گفته بود نمیتوانم از تو دل بکنم و بروم. گفته بود شرمنده ی روی تو هستم که در زندگی من سختی کشیدی ولی مرا تنها نگذاشتی.
اما آقا جان رفیق نمیه راه شد و خانم جان را تنها گذاشت و رفت. آخر او دلش نزد پرودگارش گیر کرده بود.
سرهنگ محمدی در بسیج مداحان سپاه کرج استادمان بود.ایشان از هموطنان آذری زبان هستند.مثل جالبی همیشه برایمان میزد.میگفت ملّایی در قدیم بود که شب های محرم چندین جا منبر میرفت. برای همین وقت نداشت شام را در خانه بخورد. یک روز یک بَلِّه (به لحجه ی ترکی به معنای لقمه است) با خودش آورد ودر راه وقتی روی خرش نشسته بود خورد که گرسنه نماند. یک نفر او را دید. از فردا هیچ کجا راهش ندادند .همه ی مردم شهر می گفتند ملا روی خرش نشسته بود بله میخورد. استاد محمدی منظورشان این بود که کارهای شما در چشم مردم خواهد بود و اگر یک اشتباه کوچک انجام بدهید دیگر همه چیز تمام است. حتی اگر این کار در چشم خودتان زشت نباشد.
وقتی برای اولین بار استاد پناهیان آن تبلت معروفش را بالای منبر گذاشت روی پایش و شروع کرد به سخنرانی من گفتم استاد عجب دل نترسی دارد. الان است که مردم بگویند این هم از راه به در شده وسط سخنرانی بازی میکند. این ایده که استاد پناهیان به مردم نشان دهد علما هم دیجیتالی شده اند خیلی جالب بود. راستش را بگویم خود من سعی کردم چند بار این کار را بکنم ولی از حرف و حدیث مردم ترسیدم. البته تازگی ها تبلت استاد را هم دستش نمیبینم. شاید اوهم مغلوب حرف های مردم شده است؟
منظورم این است که مقبولیت یک عمل باید به وجود بیاید تا یک عالم دینی بتواند آنرا انجام دهد. اما تکنولوژی منتظر دیدگاه مردم نمی ماند.همین امروز علما منبر هایشان را در فضای مجازی بر پا کرده اند زیرا فواید استفاده از نرم افزار های جدید بسیار چشمگیر تر از ضرر حرف و حدیث مردم است. وقتی میتوانی حدود 100تفسیر برای یک آیه بیاوری و از منظر های مختلف یک آیه را بررسی کنی آیا دنبال اینکار نمی روی؟ به نظر من مردم اگر امکانات این نرم افزار ها را بدانند از این پس از سخنرانان مجالس آن را مطالبه میکنند و این یعنی پیشرفت علوم دینی در بین آحاد جامعه ی اسلامی.
چقدر خوب است که آدم یک دوست برای درد دل کردن داشته باشد. گه گداری که آدم نیاز دارد کسی راهنمایی اش کند وجود اینجور دوستی خیلی ضروری است. گاهی وقت ها فقط گوش کردن حرف های آدم دلش را سبک میکند.
داشتم باز هم اشتباه میکردم و راضیه من را متوجه اشتباهم کرد. درست است که آن مطلب را حذف نکردم ولی اضافاتی که برایش نوشتم قصد من را مشخص میکند.
میدانی ! خدا بهترین مونس آدمهاست و همیشه راههای خوب را جلوی پای آدم قرار میدهد. تازه بعضی وقتها که حوصله نداری باهاش حرف بزنی او خودش میداند که در دل تو چه میگذرد. آن وقت است که خودش کارهایت را سرو سامان میدهد. فقط کافیست بهش اطمینان کنی.
بچه که بودیم یک قهرمانی بود که شده بود همراه همیشگی مان. همان که در بستر ده شلمرود اتفاقات زیبایی را رقم میزد. همان حسنی معروف.
یادتان هست که انقدر حمام نرفته بود کره الاغ کدخدا بهش سواری نمیداد؟یادتان هست که خانم مرغه میگفت تو خیلی کثیفی و جوجه ی ریزه میزه ی من که خیلی تمیزه نباید با تو بازی کند؟
این روح کثیف شده ی ما هم مثل حسن خان شده. موی بلند،روی سیاه، ناخن دراز واه واه و واه…. دیگر به درد هیچ کسی نمیخورد. حتی کسی با او بازی نمیکند. حتی در برکه هم راهش نمیدهند چون آب آنجا راهم کثیف میکند.
ماه رمضان آمده و اگر ما بچه ی حرف گوش کنی باشیم وقت خوبی است که برویم و این روح کثیف شده مان را یک کیسه بکشیم تا پاکیزه و تمیز شود. شاید بعد از ماه مبارک همه جا ما را هم بپذیرند و در بازی ها راهمان دهند.
اون سالی که به سن تکلیف رسیدم پدر بزرگم کادوی تولد بهم یک کتاب و یک جانماز هدیه داد. کتاب، حجاب از منظر قرآن کریم نام داشت و خیلی قطور نبود. پدر بزرگم گفت اگر این کتاب رو همه اش رو بخونی بهت یه جایزه میدم و منم که خیلی کتاب دوست داشتم در عرض یک هفته همه شو خوندم.
پدر بزرگم غیر مستقیم پایه ی اعتقاد من به حجاب رو در همون اولین روزهای تکلیفم محکم کرد و تا همین امروز خیلی دقیق میدونم برای چی حجاب و چادر رو برای خودم انتخاب کردم و به این انتخاب خودم میبالم.
این کتاب آیات قرآن کریم درباره ی حجاب و فلسفه ی حجاب رو مورد بررسی قرار داده بود و خیلی ساده و روان وظایف یک خانم برای حفظ حجاب و حدود حجاب رو توضیح داده بود. بهترین هدیه ای که در عمرم گرفتم این کتاب بود چون هدیه ی بزرگ الهی یعنی حجاب رو برای من ساده و روشن کرد.
شب های ماه مبارک رمضان که میآیند جان میدهد برای بیدار نشستن تا به صبح و عبادت کردن. البته بگذریم که این روزها مردم تا نیمه های شب بیدارند و عبادت هم نمیکنند.
چند روزی هست که دلم برای بچه های دهه ی ۶۰ ی میسوزد. تا چشم وا کرده ایم در حجوم رسانه ای افتاده ایم و حالا داریم در آن غرق میشویم.
اولش با تلوزیون شروع شد وگرنه قبل دهه ی ۶۰ تلوزیون داشتن در هر خانه معنا نداشت. تلوزیون که جایش در خانه ثابت شد و عضوی از خانواده مان شد با خودش ویدئو آورد.
ویدئو اولش بد بود بعدا خانم شد و نشست کنار تلوزیون و او هم شد یک عضو دیگر خانواده. بعد از آن کامپیوتر و سی دی و دستگاه پخش خانگی دی وی دی و سی دی. همینطور داشتیم این مهمان های بد قلق نا خوانده را در جمع خانواده میپزیرفتیم که یکی از آن بچه های بدشان آمد به اسم ماهواره. البته هنوز هم داریم باهاش میجنگیم ولی خیلی از خانه های ما را این بچه ی بدشان خراب کرده گذاشته آنجا. راستش زورش زیاد نیست ولی خیلی خیلی موزمارانه رفتار میکند.
اینها همش یک جور اینور و آنورمان بود که یکهو افتادیم در کام اینتر نت. اولهایش که فقط وبلاگ بود و یاهو مسنجر، همچین نگران کننده نبود. فوقش بچه های بی تربیت خانواده ها میرفتن دنبالش. اما حالا اینترنت تربیت خانوادگی حالیش نمیشود که هیچ حق خواهر برادری رسانه ای را هم رعایت نمیکند.
بیچاره ما دهه ی ۶۰ ی ها.
مجبوریم این رسانه زدگی را تحمل کنیم تا بلکم بچه هایمان را از گزندش حفظ کنیم. البته اینجور که ما در این منجلاب اینترنت و اپلیکیشن هایش افتاده ایم محال است که بتوانیم راه نجات خودمان را پیدا کنیم چه برسد به بچه هایمان. اینجاست که آن جنم دهه ی پنجاهی ها که نسل انقلابی گری هستند باید به داد ما دهه ی ۶۰ ی ها برسد تا با یک انقلاب در رسانه ما را هم نجات دهند و نسل های بعد از ما را هم.
خدا رحم کند به ما که بعد از این تلگرام و اینیستا و توییتر و اینها، بعدش چه رسانه ای قرار است ما را ببلعد و ما مجبور باشیم در آن بازی کنیم که بازنده نشویم؟
سلام ماه زیبای خدا. شهر الرمضان. شهری که انزل فیه القرآن. ماه زیبای قرآن سلام.
یک سال طول کشید تا آمدی. دلموبرایت تنگ شده بود. شب های زیبای با تو بودن و سحر های راز و نیاز تو را دلتنگ بودم. ماه زیبای خدا،ماه رحمت،ماه بخشایش و ماه مهربانی.
شب زنده داری هر شبت زیباترین عمل عالم است وقتی بدانیم همنشین مولایمان صاحب الزمان علیه السلام هستیم.
آقای من یا ابا صالح.
شبها و روز ها گذشت و رمضان الکریم دوباره بر ما وارد شد اما… آقای من. دارد زمان آمدنت دیر میشود. این قفل بسته ی دلها کی باز میشوند؟ راه عبور تو را به نظاره نشسته ایم تا مگر در این بهار قرآن عطر بوی گل نرگس به مشام جانمان برسد و ماه زیبای رخت را به نظاره بنشینیم.
آقا جانم.
دمادم افطار کجا مسکن میکنی؟ هنگامه ی سحر کجا مناجات میکنی؟شب تا به صبح ماه مبارک را در کدامین مکان سپری میکنی؟روزهای زیبای رمضان را در کدام وادی به قرآن خواندن میگذرانی؟
آقاجانم.
دلهای عاشقانت از دوری شما به تنگ آمده و هنگامه ی ظهورت را به التماس نشسته اند.
آقا جان دعاهای ما برای آمدنت مستجاب نیست. تو خود برای خودت هم دعا نما???
السلام علیک یا صاحب الزمان و رحمت الله و برکاته
حاجیه خانم دارد پیر میشود اما غم دوری از همسرش او را خیلی سال پیش کشته است. شوهر حاجیه خانم خیلی سال است که گم شده. الان دیگر به او مفقود الاثر هم نمیگویند. راستش چند سالیست آب پاکی روی دستشان ریخته اند و گفته اند دیگر بر نمیگردد.
حاجیه خانم سه تا پسر دارد. وقتی پسر بزرگش ۸ ساله بود شوهرش از خانه رفت برای کمک به پالایشگاه و دیگر باز نگشت. پسرک کوچکش آن موقع سه سالش بود.
پالایشگاه آبادان را دشمن زده است. همه با وزیر نفت رفته اند تا بلکه بشود راه لوله را ببندند ولی نمیدانند دشمن هنوز آنجا مستقر است.
وزیر نفت که زنده نماند هیچ کادر فنی همراهش هم معلوم نشد چه بلایی به سرشان آمد. سالها بود که میگفتند شهید تندگویان کشته شده ولی شاید بقیه ی کارگران زنده باشند.اما بعد از کشته شدن صدام که سپاه رفت برای تحقیق و تفحص هیچکدامشان را پیدا نکرد.
حالا چند سالیست که چشم حاجیه خانم به در مانده اما هنوز نا امید نشده. انگار دلش میخواهد یکی یک روز صبح در خانه شان را بزند و بگوید سلام.
آمدم بروم رکوع که دیدم دخترک آمد یک راست ایستاد جلوی من. برای اینکه بتوانم بروم سجده تو همان راستا که ایستاده بودم یه قدم رفتم عقب. نمیدانستم فسقل شیطون برایم نقشه کشیده است.? همین که سرم رو گذاشتم روی مهر نشست روی گردنم?.
اینکه میگویند احکام مورد احتیاجتان را خوب بلد باشید بیراه نیست. خنده ام گرفته بود و نمیدانستم الان چکار کنم؟ هواسم رو که جمع کردم در یک لحظه همه ی کتاب احکام استاد فلاح زاده آمد جلوی چشمم.
خدا رو شکر که خندیدن بدون صدا نماز روباطل نمیکند. هواسم رو جمع کردم که یک وقت سرم رو که بلند کردم دوباره بی اختیار بر نگردد روی مهر که سجده ی اضافه حساب شود. رکعت آخر نماز بود و دلم نمیخواست خراب شود. یاد گرفتم آدم با وجود این فسقلی ها همیشه بایدحاضر و آماده باشد و احکامش را هم خوب به یاد داشته باشد.
زن و شوهر جوانی همسایه مان بودند. خانم همسایه مریض احوال بود. یک بیماری سعب العلاج داشت. نخاعش بر اثر یک بیماری نازک شده بود و او قادر نبود پاها و کمرش را تکان دهد. نفس هم به سختی میکشید.
فاطمه سادات عشق من بود. عشق همسرش امیر خان بود. عشق مادرش و تنها برادرش بود. و عشق همه ی دوستانی که او را میشناختند. البته نه به خاطر ترحم . او واقعا مهربان و دلسوز و خونگرم بود. در اوج درد هایش وقتی مهمان داشت با ایشان خوش و بش میکرد. وقتی که درد میکشید و از فرط درد گریه میکرد من هم با او گریه میکردم.
فاطمه سادات مثل خواهرم بود. مهربان و دلسوز و صمیمی.
مثل هر شب دلم برات کفتره آقا
تو این شلوغی ما رویادت نره آقا
تو این شلوغی ما رویادت نره آقا
#امام_رئوف
#امام_رضا_علیه_السلام
حاج محمود کریمی
من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته جاهلیه.
هر کس بمیرد وامام زمانش را نشناخته باشد به مرگ جاهلیت مرده است.
شناخت امام زمان به این معنی است که بداند مولایش کیست و حق او را به جای آورد. از او عقب نماند و از او پیشی نگیرد.
شناخت امام زمان یعنی اینکه بداند امامش از او چه انتظاراتی دارد و همانطور رفتار کند که امامش از او انتظار دارد.
زمانه ی امامش را بشناسد و طبق آن عمل کند. همانگونه باشد که امامش میخواهد.
حضرت صادق علیه السلام فرمودند : برای ما زینت باشید کونو لنا زینا و لا تکونو لنا شینا. برای ما مایه ی خفت و خواری نباشید.
طلبه ها سربازان امام زمان علیه السلام هستند .این نام برای ایشان وقتی برازنده است که از آن به خوبی مواظبت و مراقبت کنند. سربازی که هنوز نمیداند حدود حجابش چقدر است و آرایش کرده بیرون میرود نباید خودش را سرباز آقا بداند.
سربازی که هنوز نمیداند جمع زنان هر چقدر هم محرم باشند جای پوشیدن لباس های نیمه عریان نیست نباید خودش را سربازامام زمان علیه السلام بداند.
سربازی که هنوز نمیتواند تمایلاتش را برای امامش زیر پا بگذارد به بهانه ی اینکه عقده ای میشوم، نمیتواند سرباز امام زمان علیه السلام باشد.
آقای ما به ما احتیاج دارد. قرار است ما به عنوان لشکر او برای او تبلیغ دین اسلام کنیم.آیا رفتار من به عنوان یک طلبه ی علوم دینی نشان دهنده ی دینم هست؟ ما با اینگونه زندگی کردن خودمان را به حضرت #صاحب_الزمان_علیه_السلام مدیون می کنیم.
آقا جانم تولدت مبارک حساب کردن این همه سال دوری خیلی سخت است چه برسد که آنرا سپری کنی.??? مولای من روز ها را چگونه گذراندی و شیعیانت را دعا نمودی و حال آنکه آنان تو را یاد نمیکنند??? مولای خوب غزل های من سلام عشق تمام شب و روز های من سلام آقا غم دوری از شما ما را بس است. دیگر خودت برای ظهورت دعا نما??? در بین نماز هایت که نوکرانت را تفقد میکنی برای برگشتن ما هم به دامان خودت دعا نما
می گویند چرا شیعه نماز اول وقت نمی خواند.
آیت الله مجتهدی تهرانی درباره ی نماز اول وقت میفرمودند:
برادران عزیز، اول اذان همه کارها را تعطیل کنید. اگر بازاری هستید، نمی خواهید مغازه را ببندید، داخل مغازه نماز بخوانید، یکی از بازاری ها، یک روز خودش در مغازه نماز می خواند و شاگردش را به جماعت می فرستاد و یک روز برعکس، اگر نمازت را اول وقت بخوانی خدا همه کارهایت را سر و سامان می دهد و در ضمن خواندن، حضور قلب را هم رعایت کن. باید حضور قلب را از خدا بخواهی. آیت الله سید عبد الهادی شیرازی قبل از تکبیره الاحرام، عرضه می داشتند: السلام علیک یا ابا عبد الله، این هم در حضور قلب موثر است. مطلب دیگر اینکه فکر کن آخرین نمازی است که می خوانی، آن وقت شروع به نماز کن و این خیلی تأثیر دارد.
گویند شخصی که اهل روستا بود سه کار داشت یکی اینکه گندمش را به آسیاب داده بود برای آرد کردن، و باید زود می گرفت، دوم اینکه الاغش گم شده بود و باید دنبال آن می رفت و سوم اینکه نوبت آب دادن زمینش بود و باید باغش را آب می داد، و در همان حال دید وقت اذان است، گفت حالا نماز را بخوانیم، خدا بزرگ است و توکل بر خدا کرد. نماز را که خواند شخصی آمد و گفت: فلانی گندم شما را آسیابان، اشتباها زودتر آرد کرده و من برایت آورده ام. چون مشغول تعقیبات نماز شد، شخصی سرش را داخل مسجد کرد و گفت باباجان چرا نیامدی باغت را آب بدهی، ما باغت را آب دادیم، نماز دوم را که خواند خواست برود شخصی دیگر آمد و گفت: این الاغ را دیدم که دارد می رود فهمیدم مال شما است، گرفتم و آوردم.
اگر سر ظهر پدرت تو را صدا بزند و تو همان موقع بگویی بله، می گوید: بیا پدر جان کارت دارم، ولی اگر بعد از ظهر بروی بگوئی: پدر جان ظهر مرا صدا زدید، چکار داشتید؟ پدر می گوید: الان جواب می دهی؟ من ظهر تو را صدا زدم. نماز هم چنین است یعنی خداوند اول ظهر صدا می زند قد قامت الصلوة ولی تو بعد بروی و بگوئی الله اکبر…
روی سنگ مزارم بنویسید این مرد میخواست اسرائیل را نابود کند.
سلام.
این روز ها دلم برای حاج حسن خیلی تنگ شده است. یاد این میافتم که زحمت هایش را اینروز ها مردم هم قدر نمیدانند دلم تنگ میشود.
هموطنم هیچ میدانی این موشک هایی که این آقایان میفرمایند برجام را تهدید کرد از کجا بدست می آید؟ تکه تکه ی بدنشان را به زور آزمایش ژنتیک کنار هم جمع کردند????
من نمیدانم چه بر سر تیم کارشناسی جهاد موشکی آمد تو که رییس جمهور این مملکت هستی هم نمیدانی؟
این مرد میخواست اسرائیل را نابود کند. ما نمیگزاریم خون پاک خودش و شاگردانش زیر پای شما لگد شود.
حاج حسن تهرانی مقدم. پدر موشکی ایران. کسی که اقتدار را به کشور ما هدیه داد. سنگ مزارش را امروز دست به دست کنید تا مردم بدانند درباره ی چه سخن میگویند کسانی که میگویند نوشته ی اسرائیل از صفحه ی روزگار محو خواهد شد بر روی موشک ها برجام را تهدید کرده است.آقایان این جمله عقیده ی مردم ایران است که برایش جوانانشان تکه تکه شدند.کسی حق ندارد خیانتش به انقلاب را با این عقیده معاوضه کند.
گاهی وقت ها میشود که آدم دلش میخواهد ساعت ها گریه کند.
چند روزی هست که دلمان نگران دوست عزیزمان است. از دلشوره شب ها خوابمان نمیبرد. روز ها گریه میکنیم. امروز بچه های گروهمان سراغش را میگرفتند گفتم دیشب خبر داد حالش خوب است. حال او را واقعا نمیدانم اما جمع دوستان اصلا حال خوشی ندارند.
دلبستگی آدم را بیچاره میکند.
خاصیت مسلمان و شیعه بودن همین است که آدم نگران هموطن ودوستش میشود.حتی دوستی که یکبار هم اورا ندیده است. دوست فضای مجازی.
دوست خوبم دل نگران توهستیم. درد ها و غم های تو ما را پریشان میکند.تو را به خدا دل ما را هم دریاب.
یادم افتاد راستی امروز جمعه بود.
السلام علیک یا صاحب الزمان
سلام
سازمان تبلیغات استان البرز دوره ی تربیت راهنمایان فضای مجازی برگزار کرده است. امروز روز پایانی این دوره بود. دورهبی ی بسیار مفیدی بود.
امروز مبحث خانواده و فضای مجازی داشتیم. خانم صابری مربی این بخش از دوره بودند. ایشان ایده ی جالبی را برای کنترل مصرف رسانه در منزل ارائه کردند. هر خانه یک میز تکنولوزی داشته باشد.
میز تکنولوژی میزی معمولی است که در پذیرایی گذاشته میشود وهمه ی رسانه ها وتکنولوژی های روز روی آن قرار میگیرد. این میز در وسط کانون اتاق پذیرایی قرار میگیرد وهمه ی رسانه ها روی آن هستند. همه ی فلش مموری ها ، همهی هارد های اکستر نال، همه ی تبلت ها وموبال های خانواده و همه ی کامپیوتر ها ولب تاب ها. و همه باید سر همین میز بنشینندواز رسانه هایشان استفاده کنند.
کسی حق ندارد در اتاق برود و موبالش را با خودش ببرد. کامپیوتر و لب تاب باید در کانون خانه و در دید همه باشد.
اینگونه مادر خانواده میتواند ببیند و کنترل کند که هر کس چقدر وچطور از رسانه استفاده میکند.
بیایید ما هم این رسم را برای خودمان راه بیاندازیم.
میزتکنولوژی
معلم همه ی تاریخ
امروز روز میلاد امام سجاد علیه السلام است و من به مشقات این حضرت برای ارسال پیام دین اسلام به مردم فکر میکنم. بعد از گذشت 60 سال از درگذشت پیامبر اسلام(ص) انقدر دین موردغفلت واقع شد که فرزند رسول خدا صلوات الله علیه را سربریدند وفرزندانش را به اسارت بردند. انقدر به دین بی اعتنایی شد که در روزگار حضرت سجاد علیه السلام کسی که دو رکعت نماز درست بخواند وجود نداشت. پوستین وارونه ای از دین یعنی همین.
چقدرجالب است که امسال میلاد حضرتش با روز معلم یکی شده است. معلمی که در خفا شاگردتربیت کرد تا دین اسلام زنده باقی بماند. معلمی که آموزه هایش را به بهترین شکل در غالب دعا آورد تا پس از اوهم مردم برای پیدا کردن جواب سوالاتشان به ادعیه های زیبای اورجوع کنند. وکسیق متعرض او نشود که اجازه ندارد کلاس درس برگزار کند.
اجازه نداشت کلاس درس برگزار کند اما همیشه ی تاریخ را درس آموخت.درس اخلاق وزندگی. درس حق و حقیقت. رساله ی حقوق او را باید امروز سازمان ملل رساله ی حقوق بشر بنامد. حقوقی که امروز برای هیچ کس درجهان شناخته شده نیست.
صحیفه ی سجادیه مملو از علوم پیشرفته ایست که هر کس به دنبال علم باشد میتواند از آن بهره مندشود. از چگونگی ایجاد برف وباران تا تربیت فرزند ونسل متعهد.
السلام علیک یا علی ابن الحسین یا زین العابدین ورحمت الله و برکاته