روضه عباس (ع)
دیشب تاحالا دلم در اطراف حرم اباعبد الله الحسین علیه السلام در حال پرسه زدن است. گاهی سری به ضریح عباس علیه السلام میزند؛ گاهی بین الحرمین، گاهی تل زینبیه و گاهی قتلگاه…
آتشی که حسین علیه السلام در دلها برافروخته خاموش نمیشود که هیچ؛ سال به سال پر رونقتر میسوزاند دلهای عاشقانش را.
دیشب دلم میخواست فقط روضه عباس علیه السلام بخوانند. مثلا بگویند
سقای دشت کربلا ابالفضل
دستش شده از تن جدا ابالفضل
والله ان قطعتموا یمینی
انی احامی ابدا عن دینی
اما خوب؛ نمیدانم چرا شب عاشورا را بیشتر از روز تاسوعا دید. یعنی خوب همین طورم هست اما تا اذن ورود به خیام اباعبد الله علیه السلام را از برادر نازنینش نگرفته باشی چطور بروی داخل حریم بشوی و کنار فرزندان امام علیه السلام برای جد غریبت گریه و مویه کنی؟
مقتل خوانیهایم هم فایده نداشت تا دلم را از این غم عظمی خالی کند.
کاش کسی برای من روضه عباس بخواند.