پدرِ سالار من!
31 فروردین 1398
همین طوری که داشتم نظریه پدرسالاری از فمنیستها را در زمینه فعالیت سیاسی بانوان مطالعه میکردم با تکرار لفظ پدرسالار پرت شدم در صحن علوی علیه السلام.
با دلی تنگ از دوری چندماهه رفتم جلو و به پرده های جدا کننده بخش بانوان رسیدم. رفتم کنار پنجره فولاد علوی و نشستم گوشه ای به راز و نیاز مشغول شدم. دور زدم در حیاط حرم و از آبخوریهای سنگی تعبیه شده در گوشه گوشه ی صحن آب حیات نوشیدم.
دلم برایت تنگ شده پدرِ بزرگ و مهربان من. سالار من. کس من! دنیای من!
بعد با خودم فکر کردم اینکه سالاری این پدر را برای خودمان برگزیدیم چقدر سعادتمند دنیاییم!
بابای مهربانم یا امیرالمومنین! (علیه السلام)