• خانه  اخیر جستجو فهرست مطالب آرشیوها موضوعات آخرین نظرات تماس  نقشه سایت 

دست نوشته های خاتون

غزلهای عاشقی

عاشقان ماه

16 مهر 1401

بسم الله

در ادامه نقد سریال کره‌ای عشاق ماه یا عاشقان ماه به کلیات این فیلم اشاره‌ای کوتاه می‌کنم تا از خلال آن بتوانم به نکات مهمی اشاره کنم.

خرده روایت‌هایی از دوست شدن هه‌سو با شاهزاده‌ها و در بستر این خرده روایتها داستان چگونگی آشنایی و ایجاد علاقه بین هه‌سو و وانگ‌سو یعنی شاهزاده چهارم؛ باعث شکل گیری داستانی تاریخی با تم عاشقانه است که در حقیقت برداشتی آزاد از زندگی تاریخی پادشاه چهارمِ گوریو؛ “گوانگ جونگ” است. 

گو هاجین دختری از قرن ۲۱ با تفکرات آزاد اندیشی و برابری جنسیتی و نفی فاصله طبقاتی به خاطر حادثه‌ای در دریاچه غرق می‌شود و با شروع خورشید گرفتگی که در همان لحظه اتفاق می‌افتد؛ روح او وارد بدن دختری به نام هه‌سو در قرن ۵ قبل از میلاد حضرت مسیح می‌شود. این دختر یکی از اقوام نزدیک یکی از ۲۵ فرزند پادشاه اول گوریو تائجوست.  با هر قدمی که در قصه‌ها و ماجراها پیش میرویم هه سو با تفکرات ساختار شکانه و رفتارش که خارج از عرف زنان آن دوره است؛ بین شاهزاده‌های کشور گوریو شناخته می‌شود. رفته رفته هر کدام از شاهزاده‌ها به او علاقه‌مند می‌شوند و او سعی می‌کند خلقیات همه این پسران را بشناسد و با آنها رابطه دوستی برقرار می‌کند تا بتواند آنها را در زندگی خودشان راهنمایی کند. در خلال این ماجراها که هه‌سو با دیگر شاهزادگان دارد؛ متوجه می‌شود شاهزاده چهارم وانگ‌سو؛ بر خلاف ظاهر وحشتناک و اخلاق تندی که نشان می‌دهد؛ دل رئوف و معصومی دارد و بسیار تنهاست. وانگ‌سو هم وقتی با برادرهایش همراه می‌شود رفته رفته  شناخت بهتری از خلقیات هه‌سو پیدا می‌کند و چون هه‌سو و وانگ‌سو در خانه برادر هشتم برای مدتی ساکن می‌شوند؛ این نزدیکی فتح بابی می‌شود تا هه‌سو بتواند خودش را به عنوان یک دوست به وانگ‌سو نزدیک کند. وانگ‌سو هم در برابر سعی می‌کند به دیگر برادران کمک کند تا مشکلات هه‌سو را برطرف نمایند. 

یک دوستی چند سویه در برهه‌ای از زمان بین شاهزادگان و هه‌سو اتفاق می‌افتد که چون در آن زمان مرسوم نبوده برای برخی از شاهزادگان این شائبه را به وجود می‌آورد که هه‌سو حتما عاشق آنهاست. کم کم عشق واقعی بین هه‌سو و چند تن از شاهزادگان شکل می‌گیرد و او سعی می‌کند کسی را برای خودش پیدا کند که بتواند به او اعتماد کند. چون در زندگی قبلی خودش دوست صمیمی‌اش با سوء استفاده از حسن اعتماد او؛ نامزد او را مالک شده بود. بنابراین این گزاره‌ی “اعتماد کردن به یک نفر” بخش بزرگی از داستان را پایه ریزی می‌کند و تا انتها پیش می‌رود.

اولین رویارویی هه‌سو با شاهزاده هشتم است. او بعد از اینکه از اتفاق غرق شدن هسو در حمام قصر مطلع می‌شود برای سلامتی اونگران می‌شود. برای همین درب اتاقی را که هه‌سو خودش را در آن زندانی کرده می‌شکند و قهرمانانه خودش را هه‌سو می‌رساند و به او این اطمینان خاطر را می‌دهد که از او تا آخر دنیا حمایت و مراقبت کند. او از هه‌سو میخواهد که به او “اعتماد کند” و از اتاقش بیرون بیاید. 

در ادامه هه‌سو سعی می‌کند به ندیمه‌اش چی‌ریونگ اعتماد کند و از او درباره هه‌سوی واقعی سوال می‌پرسد تا بداند این دختری که روحش در بدن آن قرار گرفته چه کسی است؟ 

بعد از این هه‌سو به دختر خاله‌اش که همسر شاهزاده هشتم است اعتماد می‌کند و سعی می‌کند روش خوبی را در این زندگی در پیش بگیرد. اما او هنوز نمیتواند به دیگر آدمهای این دنیا اعتماد کند.

شاهزاده دهم که از نظر سنی کوچکترین شاهزاده است؛ نفر بعدی است که سعی می‌کند اعتماد هه‌سو را به خودش جلب کند. و بعد از آن وانگ جانگ شاهزاده چهاردهم به خاطر نجاتش از معرکه‌ای که در آن گرفتار شده به هه‌سو اعتماد می‌کند و به او قول می‌دهد که بسیار قدرتمند شود تا هه‌سو بتواند به او اعتماد کند.

اعتماد به دیگران عنصر اصلی اما در پس زمینه‌ی داستان است که همچنان پیش برنده‌ی ماجرای این عاشقان ماه است. 

آهسته آهسته هه سو سعی می‌کند اعتماد مادر شاهزاده هشتم و ملکه یو و امپراطور را هم به خودش جلب کند اما وانگ‌سو شاهزاده‌ی چهارم و دو شاهزاده‌ی دیگر همچنان خودشان را از هه‌سو دور نگه می‌دارند. هه‌سو حتی میتواند نظر اعتماد ولیعهد را به خودش جلب کند و از ایشان به خاطر درمان بیماری‌ش هدیه دریافت می‌کند.

در یکی از سالها کشور دچار  خشک‌سالی بزرگی می‌شود؛ به شکلی که زندگی مردم به مخاطره می‌افتد. برای همین موبدان و ستاره شناس جی‌مونگ تصمیم می‌گیرند که پادشاه مراسم دعای باران برگزار کند. بعد از چند روز تلاش باران نمی‌بارد و پادشاه به خاطر عبادت زیاد بیمار و ضعیف می‌شود. به همین خاطر تلاش می‌شود تا یکی از شاهزاده‌ها برای این امر انتخاب شود.

شاهزاده چهارم یعنی وانگ‌سو کسی است که با قرعه انتخاب می‌شود تا مراسم دعا را برگزار کند. اما او روی صورتش یک زخم بزرگ دارد. به خاطر همین صورتش را همیشه با یک نقاب می‌پوشاند. همین زخم برای او عنوان بدشگونی و سیاه بختی به همراه آورده. برای همین مردم به او اعتماد نمی‌کنند و او را مورد آزار قرار می‌دهند. او از این اتفاق ناراحت و نا امید می‌شود و سعی می‌کند دوباره این کار را تکرار نکند.

هه‌سو که با تفکرات ضد تبعیضی خودش در این دنیای جدید وارد شده نمیتواند این رفتار مردم را باشاهزاده بپذیرد و سعی می‌کند اعتماد به نفس شاهزاده را به او برگرداند. برای همین با دانش آرایشگری که دارد کرمی درست می‌کند تا زخم روی صورت وانگ‌سو را بپوشاند.

وانگ‌سو در ابتدا نمیتواند به او اعتماد کند. اما هه‌سو به او این اطمینان را می‌دهد که نقشه‌ی او کارساز است. بعد از پوشاندن جای زخم حالا وانگ‌سو هم تصمیم خودش را گرفته. او کسی را پیدا کرده که میتواند به او اعتماد کند و از او کمک بگیرد. برای همین به هه‌سو ابراز علاقه می‌کند و به او می‌گوید از تو دست برنمی‌دارم. 

ثمره این اعتماد منجر به پیدا شدن جایگاه اجتماعی شاهزاده چهارم در بین خانواده و مردم کشور می‌شود و او از این ماجرا خشنود است. 

این اعتماد به یک دیگر که در این بخش از داستان شکل می‌گیرد؛ تا انتهای قصه پیش می‌رود و وقتی وانگ‌سو تمام اعتمادش را به هه‌سو از دست می‌دهد که متوجه می‌شود هه‌سو قبل از این به ووک یعنی شاهزاده هشتم قول ازدواج داده است. البته او قبل‌تر به این نکته اشاره کرده بود اما وانگ‌سو نمی‌دانست چه کسی به هه‌سو علاقه‌مند بوده . 

در انتهای داستان هم وقتی جاسوس‌ها برای وانگ‌سو خبر می‌آورند که هه‌سو با وانگ‌جانگ زندگی عاشقانه خوبی را تجربه می‌کند؛ تمام اعتمادش را نسبت به هه‌سو از دست می‌دهد.

هه‌سو هرچه تلاش می‌کند تا با نوشتن نامه وانگ‌سو را از این سوء تفاهم خارج کند و بگوید که تنها به او علاقه‌مند است؛ موفق نمی‌شود. او حالا از اینکه اعتماد وانگ‌سو را از دست داده ناراحت است اما هیچ کاری هم از عهده‌ او ساخته نیست. بنابراین در برابر سرنوشت تلخ خودش تسلیم می‌شود و بدون دیدن دوباره‌ی عشق زندگی‌اش وانگ‌سو؛ از دنیا می‌رود.

همان طور که در بخش قبلی و در پست قبلی توضیح دادم؛ این ارتباط تنگاتنگ هه‌سو با دیگر شاهزاده‌ها و نگه‌نداشتن حد و مرز بین زن و مرد باعث شد تا اعتمادی که به سختی شکل گرفته بود به آسانی گسسته شود و پایه‌های عشق و زندگی این دو قبل از اینکه استحکام پیدا کند بریزد.

واقعیت بیرونی این ماجرا هم دقیقا همین است. وقتی انسان میتواند به کسی اعتماد کند که بداند او دروغ نمی‌گوید. در حال چاپلوسی نیست. نمیخواهد از او برای پرش خودش استفاده کند. قرار نیست مورد سوء استفاده‌ی روحی و جسمی قرار بگیرد. اما همین که این حس بی‌اعتمادی نسبت به طرف مقابل به وجود آمد دیگر تمام زندگی نابود می‌شود. 

مردی که نتواند به همسر خودش اعتماد کند چطور میتواند در کنار او به آرامش برسد؟ 

زنی که نتواند به همسر خودش اعتماد بکند چطور میتواند در کنار او به آرامش برسد؟ 

آرامش واقعی در زندگی وقتی اتفاق می‌افتد که اعتماد حقیقی و مستحکمی شکل بگیرد. اعتماد وقتی شکل می‌گیرد که زن و مرد حد و مرز بین خودشان و دیگران را حفظ کنند. دوستی زن با برادران و دوستان همسرش حتی اگر فقط برای ابراز محبت و در حد دوستی باشد؛ می‌تواند به این حس اعتماد لطمه وارد کند. از طرف دیگر دوستی مرد با زنان نامحرم میتواند حس بی‌اعتمادی را در همسرش به وجود بیاورد. و این یعنی پایان زندگی.

بسیاری از زندگی‌های این روزها به خاطر همین مساله از هم پاشیده می‌شود. دوستی‌هایی که در فضای مجازی یا حقیقی شکل می‌گیرد و آهسته آهسته پایه‌های اعتماد بین همسران را سست می‌کند و انتهای این دوستی‌های بی‌ضابطه فقط تنفر و ترس و طلاق است. 

باز هم برای گفت از این سریال حرف بسیار است. با وجود صحنه‌های خارج از اخلاق این سریال؛ نمیتوان آن را برای دیدن عموم مردم توصیه کرد. اما نویسندگان این اثر با وجود اعتقادات ضد دینی و ضد اخلاقی به خوبی توانسته‌اند تاثیر روابط نامشروع در زندگی زن را به تصویر بکشند. 

 

ممنون که اینجا هم سری زدید. یا علی
مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

کلیدواژه ها: عاشقان ماه عشاق ماه نقد سریال عشاق ماه

موضوعات: نقد فیلم لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آشنایی با مدیر وبلاگ

خاتون بیات هستم. همه‌ی مطالب این وبلاگ دست‌پخت خودم هست الا چند پست که ماهیت‌شان مشخص هست. کلا تو کار کپی پیست نیستم مگر به ضرورت. :) ممنون که به اینجا سری زدید. یا علی

صفحات دیگر

  • استغفار هفتاد بندی مولا امیرالمومنین علی علیه السلام
  • دعای هفتم صحیفه ی سجادیه

پیوند ها

  • کانال من در ایتا
  • سای‌دا
  • پخش زنده از حرم مطهر رضوی
  • کازیوه
  • پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ ونشر آثار آیت الله العظمی خامنه ای
  • عشق های آبکی
  • تسنیم
  • مولای خوب غزلهای من سلام
  • سایت شهید آوینی
  • وبلاگ شبکه تبلیغ
  • پرتال نرم افزار های اسلامی نور

ما چندمین هستیم؟

  • رتبه کشوری دیروز: 73
  • رتبه مدرسه دیروز: 2
  • رتبه کشوری 5 روز گذشته: 214
  • رتبه مدرسه 5 روز گذشته: 2
  • رتبه 90 روز گذشته: 346
  • رتبه مدرسه 90 روز گذشته: 2

تعداد مهمانان من

  • امروز: 416
  • دیروز: 44
  • 7 روز قبل: 440
  • 1 ماه قبل: 3206
  • کل بازدیدها: 118593

وبلاگ های دیگرم

  • غزلهای عاشقی
  • راهیان نجف اشرف
  • سایدا

السلام علیک یا صاحب الزمان ممنون که اینجا هم سری زدید