عاشقان ماه
بسم الله
قبلا عرض کرده بودم که داستان این فیلم در قرن ۵ قبل از میلاد و با پیش فرض دین رایج بودایی در حال وقوع هست.
این نکته در درک روابط بین افراد و ازدواجهایی که در داستان شکل گرفته کمک کننده است. برای همین در هر پست مدام به آن تاکید میکنم.
ازدواج در آیین بودا به چه شکل است؟
بوداییان برای ازدواج مراسم خاصی ندارند. آنها مثل دیگر ادیان اوراد و ادعیه و کلماتی برای برقراری رابطه ازدواج ندارند. بنابراین همین قدر که دو نفر تصمیم به ازدواج بگیرند و خانوادهها آن را بپذیرند این توافق به منزله ازدواج محسوب میشود. فقط برای بعد از ازدواج آنها یک جشن برگزار میکنند و امروزه در آن جشن موبدان به خواندن دستوراتی پیرامون حقوق زن و مرد و لزوم داشتن زندگی خوب سخنرانی میکنند.
در طلاق هم به همین شکل ما با اوراد و صیغه و دعا رو به رو نیستیم.بلکه وقتی زن و شوهر به این نتیجه برسند که ادامه زندگی برای طرف مقابل رنج آور است به آن پایان میدهند. یعنی طلاق هم با توافق دو طرف اجرا میشود.
بنابراین انتظار نداشته باشید که در این فیلمهای با تفکر بودایی شاهد ازدواج و طلاق درست و درمانی باشید. این یک مساله.
نکته دوم این است که خانوادهی سلطنتی در رسوم بوداییان مجبور بودهاند برای امر ازدواج خودشان از پادشاه کسب اجازه کنند. همین طور امر طلاق با قانون حکومتی پادشاه قابل اجرا بوده است. در حقیقت پادشاه به عنوان ولی امور مسئول ازدواج و طلاق خانوادهای وابسته به حکومت بوده است.
نکته سوم این که در آیین بودا به جایز بودن چند همسری معتقدند. بنابراین اگر یک مرد یکی از همسرانش را کنار بگذارد و در عین حال به یک کس دیگر علاقهمند شود؛ در آیین بودا به عنوان خیانت محسوب نمیشود. او حق این را دارد که هرچندتا که دوست دارد همسر اختیار کند. چند همسری در سریال عشاق ماه هم اتفاق افتاده. برخی از شاهزادهها مثل پدرشان چند همسر دارند. بنابراین ابراز علاقه شاهزاده هشتم به ههسو با وجود داشتن یک همسر در عرف آن زمان خیانت محسوب نمیشود اما اینکه پنهانی این عمل صورت می گیرد و باعث رنجش خاطر مینهه میشود؛ این مسالهای است که در داستان مورد بررسی قرار گرفته و به آن اشاره شده.
نکته بعدی در ازدواج بوداییان این است که آنها ازدواج با محارم را حرام نمیدانند. تنها ازدواج با مادر یا پدر را بر فرزند حرام اعلام میکنند اما دیگر افراد از این قانون خارجاند. بنابراین میبینیم وانگسو یک بار با دختر برادرش ازدواج اجباری انجام میدهد و یک بار با خواهر یا شاید خواهر خواندهی خودش محبور به ازدواج میشود.
البته در ماهیت وجودی یئون هوا در داستان کاملا رفتار مشخصی وجود ندارد. گاهی اشاره میشود که او فرزند خوانده پادشاه است اما همسر پادشاه را مادر صدا میکند. گاهی گفته میشود او خواهرزاده یا برادرزادهی ملکه دوم است. اما در انتها وقتی میخواهد خودش را به زور به پادشاه بقبولاند میگوید من دختر پادشاه فقید تائجونگ یعنی پدر امپراطور هستم. علی ای حال در هر صورتی در آیین بودا ازدواج با محارم اشکال ندارد و فقط ازدواج دختر با پدر یا پسر با ماور نهی شده است.
حالا با این توضیحات شاید درک بهتری از روابط زنان و مردان در این داستان پیدا کنیم. در حقیقت در هیچ کجای قصه ما با زنا کاری یا فحشا مواجه نیستیم. در هر دینی اگر ازدواج با قوانین خود آن دین شکل بگیرد از نظر اسلام درست و حلال است.
اما آنچه گفته شد برای بزرگسالان قابل درک است. کودک و نوجوان که هنوز درک درستی از مسئله ازدواج ندارند و بالتبع از این امور آگاه نیستند نمیتوانند با این مساله درست برخورد کنند و قطعا یک بد آموزی در این روابط برای آنها وجود خواهد داشت.
اما نکتهای که در انتها به آن اشاره میکنم این است که با دیدن تصاویر پشت صحنهی این فیلم؛ ما در مییابیم بازیگران مسیحی هستند. با وجود این نکته این سطح از روابط صدمه زننده که آنها در حال ترویج آن هستند تامل برانگیز است. چرا شرق به تبعیت از غرب سعی دارد روابط نامشروع را در جامعه خودش و دیگر جوامع ترویج دهد؟ با وجودی که آنها هم از زنا و زشتی آن آگاه هستند و این مساله را حتی در آیین بودا زشت و گناه به حساب میآورند.