حکایت این روزها
دلار که گران شد به تبع آن طلا و ماشین هم گران شد. به تبع این سه تا چندتا کالای لوکس هم گران شد. به تبع آنها … همه چیز یکهو در حال گران شدن هستند. اما آخر چرا؟
پلان اول:
مثل همیشه رفته بودیم خرید کلی برای خانه و مثل همیشه همان فروشگاه همه چیز دار ارزان فروش. خوب خرید همیشگی مان از همینجاست. هر هفته که نه ولی حد اقل ماهی یک بار اینجا میآییم.
پلان دوم:
شب گذشته همسر جان میگفت:” خانم اعلام کردن انواع پوشک و موارد بهداشتی سلولزی تو بازار کم شده. میگن مردم هجوم بردند برای خرید این چیزها. علی الخصوص خانم ها.”
پلان سوم:
تو فروشگاه همه ی خانم ها دو تا پنج چرخ دستی، دستشان بود و همه به دنبال مواد سلولزی مورد نیاز خودشان. یک خانم مسنِ حدودا بالای 60 سال، با استرس و نگرانی شدید، در حال جمع کردن باقی مانده ی این موارد از قفسه ها بود. یک آقایی پرسید:” خانم چه خبره؟ مگه قحطیش اومده؟” همون طور مضطرب گفت:” الان اگر نخرم دیگه گیرم نمیاد. همین طور بیچاره میشم. پس چی که قحطیه. بعدا اگر پیدا نشه چکار کنم؟” و من نگاه میکردم و میدیدم همین طور قفسه های مواد سلولزی هست که خالی میشود. ( دور از جان شما و با عذر خواهی از محضرتان باید بگویم غارت میشود.)
پلان چهارم:
هیچ چیز فروشگاهی که همیشه ارزان قیمت است معمولی نیست. نه قیمت هایش نه خریداران کالا نه امنیت خاطر و آرامش هنگام خرید.
یک آن به خودم آمدم و فکر کردم که ما قحطی زدگانیم. دور و برم را که نگاه میکردم چرخ های پر از دستمال توالت و انواع پوشک و …. مخصوص بانوان بود. خانم ها از بین جمعیت میرفتند و میآمدند و باقی مانده ی جنسهای قفسه های سلولزی را جمع میکردند که با خودشان ببرند.
اصلا از اینکه اینجا برای خرید آمدم بدم آمد. از این به بعد یادم باشد دیگر به این فروشگاه سوء استفاده چی نروم. قیمتهای روی کالا را میبینی اما اتیکت فروشگاه قیمتی بالاتر زده است. همه ی اجناسش را گران تر میفروشد.
کمتر از آنچه که نیاز داشتم خرید کردم. یعنی عملا هیچ چیزی در فروشگاه باقی نمانده بود. ترس از نبودن اجناس مردم را به وحشت انداخته بود. تو این گیر و دار فقط یک خانواده ی با فرهنگ دیدم که فقط مایحتاج یک هفته ای خودش را خرید کرده بود. دقیقا همان چیزهایی که همیشه میخرید.
برای ادامه ی خرید به یکی دیگر از فروشگاه های همه چیز دار، در نزدیکی خانه مان رفتیم. امنیت، آرامش، طمانینه، قیمتها همان طور مثل قبل و با تخفیفات ویژه ی خودشان. همه چیز هم فراوان بود. هم پوشک هم دستمال کاغذی هم …
راستی الان که فکر کردم یادم افتاد. منطقه ای که فروشگاه اول قرار دارد منطقه ای نزدیک به فردیس یعنی همان مکان اغتشاشات کرج هست که محل تجمع بهاییان میباشد. حتما این هم یک حرکت تیمی برای ایجاد کمبود اجناس در بازار است؟؟؟!!!!
واقعا یعنی انقدر نبود یکی دو روزه ی اقلام سلولزی در بازار نگران کننده بود که مردم از ترس نبودش هجوم آورده اند؟ چرا باید قیمت پوشک این همه گران بشود؟ چون پوشکها اکثرا تولید خارج هستند. همین مارک فراگیر #مولفیکس تولید کشور ترکیه است. با ورود این مارک و همه گیر شدن آن در بازار تولید پوشک، مارک #مبارک و #فاین و #پنبهریز در کشور کم شد تا اینکه تقریبا این کارخانه ها تعطیل شده اند. چرا مسئولان کشور به جای اتکا به درون همیشه چشم به بیرون داشته اند؟
نه قحطی پوشک میآید نه دستمال توالت نه مواد دیگر سلولزی. بر فرض هم که اصلا تولید نشد. به بازار نیامد. اصلا یک خواب و رویا شد. تا قبل از سال 70 شمسی که این شکل از پوشکهای نوین نیامده بود مادرهای ما با بچه هایشان چکار میکردند؟ پوشک معمولی یا #کهنهی_تنظیف خیلی هم بهداشتی تر است و البته حساسیت کمتری هم ایجاد میکند. کی قرار است متوجه شویم که ما در حال جنگ با ابر قدرتها هستیم؟ در جنگ و محاصره ی اقتصادی مطمئنا قحطی خواهد آمد. اما جامعه ای پیروز جنگ خواهد بود که با هم متحد باشد. این طور خرید کردن اصلا خوب نیست. دشمنان ما منتظر همین عملکرد از ما هستند تا ضربات نهایی را به ما بزنند. لطفا عاقلانه تر فکر کنیم.
ادامه دارد