حال خوش
اگر میخواهی در حرم آقا علی ابن موسی الرضا علیه السلام همه ی دنیا و آخرت را بهت بدهند باید حال خوش پیدا کنی. برای همین بابا جان که میرود پابوس امام هشتم دلم میخواهد مرا هم با خودش ببرد آخر آداب زیارت را خیلی قشنگ به جا می آورد.مثلا قبل از خروج از هتل غسل میکند و بهترین لباس را میپوشد. وقت رفتن قلب و زبانش را مشغول ذکر میکند و چشمانش را مشغول تماشاهای حرم. باب الرضا که میرسیم با باران اشک آقا را سلام میدهد و با سری افکنده وارد میشود. آدم همین که همراهش باشد بس است برای کیفور شدن در حرم علی ابن موسی الرضا علیه السلام. آخر حال خوش مسری است. آن موقع است که از غم های عالم رها میشوم و اصلا یادم میرود از آقا چه چیزی بخواهم.
عبادت کردن در حرم از نبات های سوغاتی شیرین تر است. آخر اینجا محل رفت و آمد فرشتگان است. همین میشود که گاهی وقت ها دلم میخواهدبا عمه جان بروم زیارت. عمه از آن معلم هاست که وقت برایشان طلاست. از یک دقیقه بودن با او همه چیز گیرت می آید. وقتی میرویم زیارت، دعای عالیه المضامین میخوانیم و عدیله. نماز جعفر طیار که جای خودش را دارد. همه ی اقوام و دوستانمان را در زیارتمان شریک میکنیم و دو تایی دلمان نمیآید از حرم برگردیم.
خیلی وقت ها آدم دلش میخواهد با آقا جان خلوت کند و دل بدهد و قلوه بگیرد آن هم بدون هیچ مزاحمتی. این میشود که میروم یک گوشه ی دنجی در حرم پیدا می کنم و تک و تنها حرف هایم را که به آقا میگویم آخر مطمئنم که آقا همه شان را میشنود و خودش کمکم خواهد کرد.آنوقت است که دیگر نگران هیچ غصه ای در عالم نمیشوم.
چقدر این روزها دلتنگ حریم با صفایش هستم. دوست دارم فقط حرم گردی کنم وبه تماشای صحن و سرایش بنشینم. نگاه کردن به گنبد وبارگاهت تنها دلخوشی ما بچه شیعه هاست آقا جان!