فطیرِ خاله
20 مرداد 1396
خودش میگفت تا حالا فطیر نپختم اما عروسم که میپزد بهش کمک میکنم.برای همین میدانم چکار باید بکنم.
خوب بود که حرمت سادات خاله گفت بلد نیست وگرنه فکر میکردم سالیان سال است که فطیر میپزد. یادم نبود که خانم سوگولی خانه ی پدر و همسرش بوده و دست به سیاه و سفید نمیزده.
خدا رحمتش کند. هر کار که ازش طلب میکردی نمیگفت نه. میگفت بلد نیستم ولی سعی خودم را میکنم. لا اقل اگر نشد حسرت نمیخورم که ای کاش امتحانش میکردم.
نمیتوانم کلمه ی جالبی نیست. آدم اگر بخواهد همه چیز ممکن است. آخر گفته اند خواستن توانستن است پس نباید نا امید شد.