تعصب ملی
حرف اول:
برندهای معروف دنیا هرچه دارند از صدقه سر مردم کشورشان است. همانها بوده اند که با خرید کالاهای اولیه شان آنها را یاری کردند تا یک برند عالی شوند. مشتری اگر راضی باشد خودش تبلیغ میکند.
حرف دوم:
چین در جنگ جهانی همه چیزش را از دست داد. مردم کشورشان همت کردند که هرچه خودشان میسازند مصرف کنند؛ حتی اگر جنس بنجل و بدرد نخور باشد. حالا چین یکی از غولهای اقتصادی دنیاست.
حرف سوم:
آمریکا هم ممکن است تولیداتش جالب نباشد اما مطمئنا به مردمش اجازه نمیدهد کالا و فرهنگ یک کشور دیگر مثلا ایران را سرلوحه ی زندگی خویش قرار دهند.
سالهای سال در ذهن مردم ما فرو کرده اند که ایرانی جماعت نمیتواند تولید کند و جنس ایرانی خوب نیست؛ اما اجناس دست چندم و بنجل دیگر کشورها را وارد بازار ایران میکردند. یعنی تولید اجناس خودمان تا این حد بی ارزش است؟ خوش به حال کاگران خارجی!
در حالی که تولیدات کشور خودمان بهترین کیفیتها را دارد و هزینه ی خرید کالای ایرانی کارگران خودمان را مشغول میکند، ما در حال خرید جنس چینی و فرانسوی و ترکیه ای هستیم. از جوراب گرفته تا یخچال ساید بای ساید. ما برای کارگران زحمتکش خودمان ارزش قائل نیستیم اگرنه باید الان یک کشور مرفه و گسترش یافته باشیم.
نظر حضرت آقا خیلی برایم شیرین بود. فرمودند:” اگر جوانان ما به اندازه ای که روی قرمز و آبی و رئال مادرید و فلان تیم تعصب دارند روی خرید کالای ایرانی تعصب داشتند مشکلات کشور حل میشد.” واین سخن واقعیت دارد.