28 دی 1398
هرگاه دستش خالی میشد بیشتر صدقه میداد. انقدر که فکر میکردی گنج پیدا کرده در حالی که از همیشه محتاجتر بود. اما بعد از آن میدیدی واقعا انگار گنج پیدا کرده باشد؛ زندگیاش از این رو به آن رو میشد. همیشه برای ما عجیب بود که این چه عادتی است؟ تا اینکه… بیشتر »
نظر دهید »
10 آذر 1396
خیلی روز هست که دست ودلم به نوشتن نمیرود. یعنی هرکار میکنم بنویسم شدنی نیست. خیلی بد است که آدم هیچ فکری توسرش نباشد که بخواهد بهش فکر کند یا درباره اش بنویسد. آدم خسته میشود از ننوشتن! به نظرم کتاب خواندن و چیز نوشتن خودشان یک جور رزق معنوی هستند که… بیشتر »