تمام دلخوشی
سلام تمام دلخوشیام!
این روزها که میگذرد جای خالیات را بیشتر احساس میکنم. قلب من! امید دلم! نفسهایم به شماره افتاده است.
سلام همهی زندگی!
زندگی کردن در این دنیای وانفسا بدون تو معنی ندارد. لذتی نیست در این دنیا وقتی تو نیستی! کاش دوری از تو نازنین پایان بیابد.
سلام دلیل دلتنگی!
دلتنگیهایم از حد و مرز گذشته است. از بس ندیدمت درد و دلهایم دارد سرازیر میشود. باز خوب است صدایم را میشنوی، مرا میبینی!
سلام تمام دلخوشیام صاحب الزمان.
آقای من. روزها را به امید آمدنت طی میکنم شاید برسد طلعت حکومت صالحهات و دلم شاد شود به رویت روی ماهت.
آقا جان! روزهای دوری را به پایان رسان. جانها دیگر طاقت دوری ندارند. دلها برای شما آرام گشته. ارواح مومنین به دنبال تو سرگردانند.
در کتاب ترجمه إثبات الوصية للإمام علي بن ابي طالب (ع) در صفحه۴۰۷و۴۰۸ درباره ماجرای ولادت امام محمد تقى (ع) میخوانیم:
از حسن بن بشار واسطى روايت شده كه گفت: حسن بن قيامى صيرفى از من درخواست كرد تا از امام رضا عليه السّلام براى او اذن دخول بگيرم، من از آن حضرت اجازه گرفتم، وقتى ابن قيامى در مقابل آن حضرت قرار گرفت گفت: تو امامى؟ فرمود: آرى، گفت:من شهادت ميدهم كه تو امام نيستى! فرمود: از كجا ميدانى كه من امام نيستم؟ گفت: از امام جعفر صادق عليه السّلام روايت شدهكه فرمود: امام نبايد بدون فرزند باشد، در صورتى كه شما باين سنّ رسيدى و هنوز پسر ندارى!.
امام رضا عليه السّلام سر خود را بسوى آسمان بلند كرد و گفت:“اللهم انى اشهدك انه لا تمضى الايام و الليالى حتى ترزقنى ولدا يملأ الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما و جورا.“
وقتى ما حساب وقت را كرديم ديديم كه فاصله بين دعاى آن حضرت و ولادت امام جواد عليه السّلام ماههائى شد كه مدت حاملگى زنان طولانى ميشود.
بسم الله
السلام علیک یا امیر المومنین
در کتاب احتجاجات جلد2 صفحه 351 دربخش بيست و يكم میخوانیم:
مناظرات اصحاب و اهل زمان امام على بن موسى الرضا عليه السلام درباره اصل امامت:
سيد مرتضى رحمة الله عليه در كتاب فصول مى نويسد: على بن ميثم رحمة الله عليه از ابا الهذيل علاف سؤال كرده، گفت مگر تو معتقد نيستى كه شيطان از تمام كارهاى خوب نهى مى نمايد و به تمام كارهاى بد امر مى كند؟ گفت چرا.
پرسيد ممكن است امر به كار بد بكند ولى كار بد را نشناسد و نهى از كار خوب بكند ولى آن را نشناسد؟ ابو الهذيل جواب داد نه.
على بن ميثم گفت پس شيطان تمام بدى ها و خوبى ها را مى داند. ابو الهذيل در پاسخ گفت همين طور است. على بن ميثم گفت حالا بگو ببينم آيا امام و پيشوايى كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله به او اقتدا مى كنى تمام خوبى ها و بدى ها را مىداند؟
گفت نه. على بن ميثم گفت پس ابليس از امام تو داناتر است. ابو الهذيل نتوانست پاسخى بگويد.
على بن ميثم روز ديگرى به ابو الهذيل گفت بگو ببينم كسى كه اقرار نمايد لعنت به خود كه دروغگوست و گواهى به دروغ داده، آيا شهادت او در اين مقام بر ضرر ديگرى مقبول است؟ ابو الهذيل در پاسخ گفت شهادتش پذيرفته نيست.
ابو الحسن على بن ميثم گفت مگر انصار ادعاى خلافت را براى خود نكردند سپس در همين مورد خود را تكذيب نمودند و گواهى دروغى دادند سپس اقرار بهخلاف ابى بكر كردند و به نفع او شهادت دادند. چگونه پذيرفته مى شود شهادت كسانى كه دروغ بر خود بستند و گواهى به دروغ دادند با اينكه قبلا از تو اقرار گرفتم كه چنين شهادتى قبول نمىشود.
شيخ مى فرمايد اين يك كلام موجز و مختصرى است ولى شرح آن چنين است كه وقتى مخالفين ما در مورد خلافت ابا بكر استدلال به اجماع امت از مهاجر و انصار مىنمايند، خود معترفند كه شهادت انصار باطل است زيرا اقرار نمودند كه ادعاى خلافت براى خودشان ادعاى باطلى بود. با همين تكذيب شهادتشان به امامت ابا بكر باطل مىشود و بى ارزش است. در اين صورت شهادت به امامت ابا بكر منحصر به بعضى از امت مى شود نه همه و ادعاى اجماع باطل مى گردد و هيچ يك از ما و مخالفينمان در اين مطلب ترديد نداريم كه اجماع بعضى از امت دليل بر اثبات ادعاى آنها نيست و ممكن است اشتباه كرده باشند با اين تقريب امامت ابا بكر باطل مى شود طبق ادعاى آنها و دليل بر اين مطلب از هيچ جهت ندارند.
عید همگی کبارک.
ممنون که اینجا سر زدید. یاعلی
اَلسّلامُ عَلَیکَ یا بَقیّةَ اللهِ فی اَرضِه وَ حُجَّتَهُ عَلی عِبادِه
یا نور النّور
سلام یاران همراه .
امروز براتون مطلبی دارم که حتماْ مفید فایده خواهد بود . این مطلب را برای این مینویسم که به دوستانی که خود را لایق مولا نمی دانند یا میخواهند از یاران آن حضرت باشند بگویم که باید چکار کنیم.
انشاء الله مورد استفاده همه ما قرار بگیرد.البته بگویم که این نیمی از این مطلب می باشد و اگر خداوند بخواهد و مولااجازه دهند وعمری باقی باشد ادامه آن راهم برایتان خواهم گفت .
خوب اصل موضوع بحث این خواهد بود :
وظایف منتظران آقا ومولایمان صاحب العصر والزمان چه می باشد؟
در زیر به اختصار ده مورد از این موارد را ذکر میکنم و انشاءالله بقیه بماند برا روزی دیگر
- شناخت آن حضرت
- اقتدا وتأسي به آن حضرت
- اطاعت پذيري از آن جناب
- تكريم واحترام نسبت به ايشان
- انتظار آن مولا را کشیدن
- ياد ايشان را از خاطر نبردن
- محبت ايشان را روز به روز در دل زياد كردن
- اشتياق ديدار آن حضرت را داشتن
- درجستجوى آن حضرت بودن
- خدمت كردن به آن حضرت
ممنونم که به اینجا هم سری زدید . در زیر سایه امیر المومنین با شید. یاعلی
به نام خدا
السلام علیک یا ام المصائب یا زینب کبری (سلام الله علیها)
قیام عاشورا درس های فراوانی برای نسل امروز به ارمغان آورده است.آنچه که از این واقعه به ما رسیده است بیانگر عمق تفکر شیعه را نمایان میکند.این روش از زندگی انسان را به تعالی میرساند واورا در همه مراحل یاری میکند.درس های عاشورا عبارتند از:
1)ظلم ستیزی :قبول ظلم از طرف مظلوم باعث میشود ظالم جری تر شده وظلم خود را زیاد کند.در جهان امروز هر کشوری که آزاده است وظلم را نمی پذیرد مورد ستایش دیگر ملت ها است.کشور ایران به خاطر اینکه با ظلم آمریکا واسرائیل مبارزه کرد واز دیگر کشور ها نیز در برابر آنها حمایت میکند مورد توجه مظلومان جهان است.
2)مبارزه با فساد:امروزه فساد مالی، سیاست جهان را تحت الشعاع قرار داده است تا جایی که مردم کشور آمریکا نیز برای مبارزه با فساد سیاست مداران خود دست به انقلاب زده اند.اگرچه با وجودقدرت رسانه ای غرب صدای ایشان به جایی نمی رسد اما این باعث ناامیدی آنان نمیشود.
فساد اخلاقی نیز امروزه در میان سیاست مداران جهان امری عادی تلقی میشود.در بین همه ادیان فساد اخلاقی مورد نکوهش قرار میگیرد ورسوایی اخلاقی افراد مطرح در بین هر جامعه ای زشت تلقی میشود. اگر در میان ملت ها افرادی پاک وجود داشته باشند و مدام در برابر فساد افراد جامعه چه مالی وچه اخلاقی بایستند عموم مردم از این ایستادگی بهره مند خواهند شد.جامعه بدون فساد به رشد مادی ومعنوی فراوانی دست پیدا میکند.
3)برد باری در برابر مشکلات: قطعاً مبارزه باظالم باعث ایجاد مشکلاتی در جوامع خواهد شد.نبود آب در خیام اباعبدالله(علیه السلام)بدون شک مشکلات فراوانی را برای کاروان آن حضرت ایجاد کرده بود.همین طور به اسارت کشیده شدن باقی مانده کاروان وهمراهی با سرهای شهدا بسیار سخت ودرد ناک بوده است. اما با این حال مشاهده میشود حضرت زینب (سلام الله علیها) وامام سجاد(علیه السلام)با وجود این مشکلات، پیام قیام حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام ) را به گوش همگان رساندند.
امروز نیز در این جهان، استکبار جهانی به سر کردگی آمریکا واسرائیل به وسیله تحریم های جان فرسا سعی دارند تا سخن خود را به دیگر کشور ها تحمیل کنند.در این زمان ملت ها تنها با صبر واستقامت میتوانند پیروز میدان تحریم باشند وسلطه این ظالمان را نپذیرند.
از منظر ديگر واقعه عاشورا عدم قبول ظلم تحت هيچ شرايطي را به ما مي آموزد.وقتي حضرت اباعبد الله الحسين(عليه السلام)فرمود هيهات منا الذله يعني به هيچ وجه ولايت شخصي شراب خوارو بي دين، كه اخلاق را زير پا ميگذارد و ظلم وستم كارساده اي براي اوست را نمي پذيرد.او با اين سخن اعلام ميدارد كه زير بار زور وستم وتذوير حاكم نامشروع نمي رود و هيچ گاه اين ننگ را نميپذيرد.
اين رويه حضرت حسين (عليه السلام) در سخني از رهبر فقيد انقلاب هندوستان گاندي نمود امروزي پيدا ميكند آنجا كه او ميگويد اگر امام حسين (عليه السلام) را سرمشق خود قرار دهيم از زير سلطه بيرون خواهيم رفت ودر تمام مشكلات كشورمان پيروز خواهيم شد.
تمامی رهبران سیاسی جهان امروزنیز میتوانند از امام حسین (علیه السلام) برای سعادت مردم کشور خود الگو بگیرند.ایشان نباید سلطه ی عده قلیلی ازکشور های جهان را که به دنبال گسترش مستعمرات خود هستند بپذیرند.اگرسیاستمداران دیگر کشور ها زیر بار زور و استعمار این استعمار گران نروند وذلت سلطه آنان را نپذیرند باعث میشود این گونه کشور ها به انزوا کشیده شوند و دست از ستم خود به دیگر ملت ها بردارند.
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیک یا فاطمه الزهرا (ع)
حاکمیت دین و دینداری مسئله ای است که درجهان امروز به فراموشی سپرده شده است.سردمداران کفر با شعار جدایی دین از سیاست سعی بر بنا کردن جامعه بر مبنای عقاید فاسد خود ودور کردن انسانها از دینداری دارند. حضرت ابا عبدلله الحسین (ع) با شعار حمایت از دین و احیاء آن توانست این تفکر حاکمان زمان خویش را به ورطه نابودی بکشاند وثابت کند حکومت بدون دین به بیراهه میرود.البته دین منظور دین تحریف شده ای نیست که امروزه از مسیحیت ویهویت باقی است که این ادیان هم اگر به همان شکل اولیه توسط حاکمان دینی مورد استفاده قرار میگرفت هیچ گاه تحریف نمی شد.
بی دینی حاکمان از یک سو باعث از بین رفتن دین و اخلاق و از سوی دیگرباعث ظلم وستم به مردم وجامعه میشود.زیرا نبود قدرت در کنار دین باعث میشود قوانین آن معطل بماند وقرار گرفتن حکومت در برابر دین میتواند باعث سرکوب دینداری شود.همچنین حاکمان دین دار سعی بر اصلاح امور میکنند در حالی که حاکم بی دین ظلم را اشاعه میدهد تا اعمال خود را موجه جلوه دهد.
طبق فرمایش حضرت علی (ع)مردم به دین حاکمان خود هستند.تاریخ نیز گواه این مسئله است که سردمداران کشور هستند که دین مردم را تثبیت میکنند یا از بین میبرند.واقعه عاشورا نیز نشان داد نبود تفکر دینی در بین مردم وحاکمان میتواند باعث بروز فاجعه ای به عمق تاریخ شود .تاجایی که میبینیم انسان را از یک خدا ترس مومن به فردی جانی مبدل میکند که هیچ چیز به جز ثروت و مقام را نمیبیند ودست به قتل امام خویش میزند.