وقتی استاد نشانههای ظهور را میگفت، به وقت گفتن اتفاقات وحشتناک میگفت:” اینها که میگویم سر شما نمیآید. مال باقی کشورهای مسلمان است.” و من نمیدانستم ما چه فرقی با باقی کشورهای مسلمان دنیا داریم که برای آنها جویهای خون راه میافتد ولی برای ما نه؟
امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم.
فرق ما با باقی کشورهای مسلمان چیست؟ چرا مملکت ما مملکت امام زمان علیه السلام هست و باقی ممالک اسلامی نیست؟
دلیل دارد.
چون ما ولی فقیه داریم. ما تحت ولایت مطلقه الهیه به سر میبریم. زیر سایهی مولایمان صاحب العصر و الزمان علیه السلام هستیم. ما تنها کشوری هستیم که ولایت را قبول کردیم و صاحب ولی شدیم.
هر کسی خودش را به این ولایت وصل کند گمراه نمیشود.
بسم الله الرحمن الرحیم.
یا اباصالح ادرکنی
در زمان امام صادق علیه السلام از ایشان سوال شد اگر ما به شما دسترسی نداشتیم مسائلمان را از چه کسی سوال کنیم؟
حضرت در جواب این پرسش چند خصوصیت برای #روایان_حدیث بیان فرمودند.
صائنا لنفسه
عالما لدینه
مخالف لهواه
مطیع لامر مولاه
فللعوام ان یقلدوه
چنین شخصی که
مراقب نفس خود باشد و نفس خود را از معاصی نگاه دارد.
در دین خود عالم ترین باشد.
دنبال هوای نفس خود نباشد و دنیا پرست نباشد.
مطیع و فرمانبردار از مولای خویش باشد.
بر همگان واجب است از چنین کسی تقلید کنند.
و این حکم تبعیت از هر کسی به جز مولا را اثبات میکند.
در حقیقت جدای از امر ولایت، ولی فقیه چون یکی از #روایان_حدیث است باید از او تبعیت کرد.
شاید پرسیده شود این حکم درباره احکام خصوصی است.
باید پاسخ داد
احکامی که در قرآن و روایات آمده دو نوع هستند.
احکام عمومی و احکام خصوصی.
احکامی که باید هر کسی انجام دهد تا عبودیتش کامل باشد. که به آن احکام خصوصی گفته میشود. مانند حج، روزه،نماز.
احکام عمومی احکامی هستند که برای ادارهی جامعه اسلامی از سوی شارع معین شدهاند. از این میان میتوان به خمس، زکات و جهاد اشاره کرد.
#روایان_حدیث طبق فرموده حضرت صادق علیه السلام اجازه دارند در هر دو موضوع از موضوعات احکام ورود پیدا کنند و در غیاب مولا وظایف امت را مشخص نمایند.
به این گونه افراد که در امور عمومی نیز دخالت میکنند و رای صادر میکنند حاکم شرع میگویند.
کار شبکه سازی از نیروهای مومن و انقلابی، از زمان حضرت باقر علیه السلام شروع شد.
بعد مکانی و عدم دسترسی همیشگی به امام باعث شد تا حضرت باقر علیه السلام دست به آموزش شاگردانی بزند تا بتوانند در غیاب حضرت، امت اسلامی را هدایت و سرپرستی کنند. اینها همان #راویان_حدیث بودند.
البته اولین راویان حدیث در زمان خود حضرت رسول صلوات الله علیه و آله و سلم زندگی میکردند. ایشان سخنان حضرت رسول صلوات الله علیه را به دیگر شهرها و قبایل مختلف میبردند و وظایف مردم در قبال زندگی شخصی و اجتماعی را تعریف و تبیین میکردند.
… و اما الحوادث الواقعه فرجعوا فیها الی روات حدیثنا.
#روایان_حدیث
طی چند جلسه قصد دارم به تبیین این حدیث بپردازم. امیدوارم برای کسی به درد بخورد. نه که، مثل همیشه، فقط برای مولایم مینویسم و او مرا تفقد میکند.
برای شروع بحث، باید ابتدا سند این حدیث را مورد بررسی قرار دهیم.
این حدیث گوشه ای از پیام حضرت حجت ابن الحسن العسگری _روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه_ میباشد؛ که در جواب نامهی علما به ایشان ایراد فرمودهاند.
آن نامه را اسحق ابن یعقوب کلینی برای حضرتش نوشته بود و سوالاتی را در آن پرسیده بود و به وسیله ی محمد ابن عثمان العمری نایب آخر امام زمان علیه السلام به دست ایشان رسانیده بود.
منبع حدیث، کتاب الاحتجاج علی اهل اللجاج (الطبرسی) ترجمه و شرح غفاری جلد ۴ صفحه ۲۹۰ میباشد.
و حالا ادامه بحث:
و اما الحوادث الواقعه فرجعوا فیها الی روات حدیثنا
الحوادث الواقعه: یعنی اتفاقاتی که در آینده رخ میدهد.
فارجعوا: فعل امر هست و ظهور در وجوب دارد.
الی روات حدیثنا: به راویان حدیث ما رجوع کنید.
از این قسمت بر میآید که:
در زمانهی عصر غیبت که امام حی، در دسترس نیست؛ باید برای پیدا کردن پاسخ مسائل جدید پیش آمده، به راویان حدیث مراجعه کرد.
اما روای حدیث چه کسی است؟
در گذشته راویان حدیث علمایی بودند که از طرف استاد خود اذن میگرفتند تا حدیثی را از ایشان نقل کنند. روات حدیث مردانی ثقه و مورد اطمینان بودند. آنها پشت به پشت روایات را به نسل بعد منتقل میکردند. اما آنها فقط به ذکر حدیث بسنده میکردند و از هرگونه اجتهاد در امر حدیث اجتناب مینمودند. البته تا زمانهای گذشته ضرورتی نیز برای این امر وجود نداشت که کسی به جز از حدیث به چیز دیگری استناد کند.
اما امروزه با گسترش علم و تکنولوژی مواردی پیش میآید که به متن حدیث نمیتوان بسنده کرد و لازم میآید با توجه به فن اصول فقه و منطق و فلسفه به فهم دقیق از احادیث رسید. امروزه روات حدیث در حقیقت مجتهدانی هستند که در امر هر حدیث غور و تفقه میکنند و مسائل روز را از آن استخراج میکنند و امر وظایف شرعی را پاسخ میگویند.
طبق این حدیث اطاعت از امر راوی حدیث و یا به قولی مجتهد جامع الشرایط لازم و واجب و ضروری است. اما حوادث واقعه چیست؟
امر مملکت داری. امر اداره حکومت اسلامی در عصر حاضر. زیرا احکام اولیه که نیاز به فحص فراوان ندارند و از مرور احادیث نیز میتوان به آنها رسید. اما فنون اداره حکومت اسلامی و مشکلات پیش روی حکومت اسلامی که از رهبری مولا دستش کوتاه است، احتیاج دارد که ولی و جانشینی از طرف مولا آنرا هدایت و راهبری کند و این امر را در دست بگیرد.
این شخص را خود حضرت معین نموده است. با کلمه ی راوی حدیثنا. یعنی همان ولی ای که فقیه است. سرپرستی که مجتهد جامع الشرایط است.
در یک کلام ولی فقیه