وقتی استاد نشانههای ظهور را میگفت، به وقت گفتن اتفاقات وحشتناک میگفت:” اینها که میگویم سر شما نمیآید. مال باقی کشورهای مسلمان است.” و من نمیدانستم ما چه فرقی با باقی کشورهای مسلمان دنیا داریم که برای آنها جویهای خون راه میافتد ولی برای ما نه؟
امروز داشتم به این موضوع فکر میکردم.
فرق ما با باقی کشورهای مسلمان چیست؟ چرا مملکت ما مملکت امام زمان علیه السلام هست و باقی ممالک اسلامی نیست؟
دلیل دارد.
چون ما ولی فقیه داریم. ما تحت ولایت مطلقه الهیه به سر میبریم. زیر سایهی مولایمان صاحب العصر و الزمان علیه السلام هستیم. ما تنها کشوری هستیم که ولایت را قبول کردیم و صاحب ولی شدیم.
هر کسی خودش را به این ولایت وصل کند گمراه نمیشود.
سالهای قبل من هم این لیاقت را داشتم که پشت سر آقا نماز عید بخوانم. خیلی شیرین و دلچسب است این نماز. خلوص و صفای حضرت آقا همه ی جمع نمازگزار را با خودش میبرد. بوی بهشت میگیرد مصلی. من چندین بار رفته ام.
امروز یادش افتادم و دلم تنگ شد.
وقتی نماز پشت سر نایب امام زمان علیه السلام انقدر شیرین است چه بشود نمازی که خود حضرتش اقامه کند.
آقاجانم.
امسال نماز عیدت را کجا اقامه میکنی؟ کاش ما هم در صف نمازتان میبودیم.
❓منشأ اصلی مشروعیت نظام جمهوری اسلامی از دیدگاه اسلام چیست؟
?مشروعیّت این نظام به تفکّر اسلامى و به استوارى بر پایهى اسلام است؛ مشروعیّت مجلس و رهبرى هم بر همین اساس است. ۱۳۸۲/۳/۷
?در نظام جمهورى اسلامى، اساس حرکت بر پایبندى به مبانى است. آن چیزى که بهعنوان مبدأ مشروعیّت این نظام محسوب میشود، یعنى ولایت الهى که به فقیه منتقل میشود، مشروط است به پایبندى بر احکام الهى.
?آن کسى که در رتبهى #رهبرى نشسته است، اگر نسبت به آرمانهاى اسلامى، نسبت به قوانین اسلامى از لحاظ نظرى یا عملى، بىقید شود، از مشروعیّت مىافتد و دیگر اطاعت او بر کسى واجب نیست، بلکه جایز نیست. این، در خود قانون اساسى، یعنى در خود سند اصلى انقلاب، ثبت شده است. ۱۳۸۵/۳/۱۴
?مشروعیّت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهى است. این، پایهى مشروعیّت ما است. در نظام جمهورى اسلامى مبناى نظام و مشروعیّت نظام متّکى به حق و عدل است. ۱۳۸۹/۴/۷
?مشروعیّتِ همهى ارکان و اجزاى نظام اسلامى به رعایت احکام الهى است. ۱۳۷۱/۳/۷
❓آیا از منظر اسلام، بیعت و رأی مردم برای حقانیت زمامداری (حکومت) زمامدار کافی است؟
?رهبرانقلاب: در اسلام هیچ ولایت و حاکمیتى بر انسانها مقبول نیست، مگر اینکه خداى متعال مشخّص کند.
?ما هرجا که در مسائل فراوان فقهى که به ولایت حاکم، ولایت قاضى یا به ولایت مؤمن -که انواع و اقسام ولایات وجود دارد- ارتباط پیدا میکند، شک کنیم که آیا دلیل شرعى بر تجویز این ولایت قائم هست یا نه، میگوییم نه؛ چرا؟ چون اصل، عدم ولایت است.
?این منطق اسلام است. آن وقتى این ولایت مورد قبول است که شارع آن را تنفیذ کرده باشد و تنفیذ شارع به این است که آن کسى که ولایت را به او میدهیم -در هر مرتبهاى از ولایت- باید اهلیّت و صلاحیّت یعنى عدالت و تقوا داشته باشد و مردم هم او را بخواهند. این منطق مردمسالارى دینى است که بسیار مستحکم و عمیق است. ۱۳۸۲/۹/۲۶
?در اسلام مردم یک رکن مشروعیّتند، نه همهى پایهى مشروعیّت. نظام سیاسى در اسلام علاوه بر رأى و خواست مردم، بر پایهى اساسىِ دیگرى هم که تقوا و عدالت نامیده میشود، استوار است. ۱۳۸۲/۹/۲۶
?بنابراین، پایهى مشروعیّت حکومت فقط رأى مردم نیست؛ پایهى اصلى تقوا و عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأى و مقبولیت مردم کارایى ندارد؛ لذا رأى مردم هم لازم است. ۱۳۸۲/۹/۲۶
?نقش رأی #مردم در مشروعیت نظام| ٣/٧
مرکز پارس الکتریک که بودیم استادی داشتیم که دکترای هوش مصنوعی داشت. اسمش رضا ابراهیم پور بود.
انقدر بی ریا بود که با مدرک دکترایش به ما آزمایشگاه فیزیک الکتریسیته و کارگاه برنامه نویسی درس میداد.
مدار ها را توضیح میداد و برای ما می بست یا برنامه ها را توضیح میداد و قطعه برنامه هایمان را چک میکرد.
یک بار برای تمرین کلاسی شرط کرد هر کس گزارشاتش را تایپ شده بیاورد بیشترین نمره را میگیرد. من هم کامپیوتر نداشتم که تایپ کنم برایش ببرم.
با وجودی که گزارشم بی نظیر بود و همه ی مدار ها را هم کشیده بودم به خاطر تایپی نبودن نمره ام را 19 داد و به یکی از بچه ها که تایپ کرده بود ولی کامل ننوشته بود 20.
خیلی پکر شدم. به او اعتراض کردم. گفتم ایراد کار من چه بود استاد که 19 گرفتم؟
جوابی نداشت که بگوید. برای همین سکوت کرد.
گفتم این انصاف نیست. من هم خیلی زحمت کشیدم. برای تمیز بودن و کامل بودن. برای بی عیب و نقص بودن. من فقط تایپ نکرده ام. اگر کسی کامپیوتر نداشت و برد بیرون پول داد برایش گزارش تایپ کردند باید نمره ی کامل بگیرد اما اگر دستنویس کند نباید نمره بگیرد؟
جوابی نداد و قانع نشد از استدلال من. ناراحت هم شد که چرا اعتراض میکنی.
بعد از آن دقتش روی کارهای من بیشتر شد. انگار دنبال بهانه ای بود تا آن 19 را اثبات کند.
من آن موقع 18 ساله بودم. تازه از دبیرستان آمده بودم دانشگاه و هنوز شیطنت های بچگانه ام زیاد بود.
سعی میکردم پیشش کم نیاورم.
آتو دستش ندهم که باز هم زحمت مرا 19 دهد.?
انقدر در کارم دقت کرده بودم که ایراد برنامه هایش را هم میگرفتم.?
گاهی وقت ها که از کارم ایراد میگرفت خوشحال میشدم چون میدیدم او مدام پیگیر کار من است و مو شکافانه کار مرا دنبال میکند. بیشتر مجاب میشدم بهترین باشم.
اگر اغراق نباشد مطلب یکی از سخت ترین زبان های برنامه نویسی است. ایشان پروژه هایی برای تمرین کلاسی مشخص کرده بودولی چون کسی نتوانست آنها را انجام دهد همان ها شد امتحان کلاسی آخر ترم.
انقدر دقت کرده بودم همه را حل کرده بودم و برای من پروژه ای باقی نمانده بود.
اما همیشه دعواهایش برایم خاطره است. استاد که آدم را دعوا کند آدم میداند که استاد او را میبیند.
گاهی وقت ها که یاد آن روزها می افتم با خودم میگویم
ای کاش امام زمان علیه السلام هم کارم را که دنبال میکند مرا راهنمایی کند.
ای کاش اگر اشتباه رفتم برایم پیغام بفرستد که دیگر ادامه نده.
لا اقل اگر دعوا هم کنند آدم میداند که او را میبینند.☹?
استاد که آدم را دعوا میکند آدم با خودش میگوید او کار مرا میبیند.
متن نامه رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای روحانی
رئیس جمهور اسلامی ایران و رئیس شورای عالی امنیت ملی دامت توفیقاته
با سلام و تحیت،
اکنون که موافقتنامهی موسوم به برجام پس از بررسیهای دقیق و مسئولانه در مجلس شورای اسلامی؛ کمیسیون ویژه و دیگر کمیسیونها و نیز در شورای عالی امنیت ملی سرانجام از مجاری قانونی عبور کرده و در انتظار اعلام نظر اینجانب است، لازم میدانم نکاتی را یادآور شوم تا جنابعالی و دیگر دستاندرکاران مستقیم و غیرمستقیم آن، فرصتهای کافی برای رعایت و حفظ منافع ملی و مصالح عالیهی کشور در اختیار داشته باشید.
۱ ـ پیش از هر چیز لازم می دانم از همهی دستاندرکاران این فرآیند پرچالش، در همهی دورهها
از جمله: هئیت مذاکره کنندهی اخیر که در توضیح نقاط مثبت و در اصل تثبیت آن نقاط همهی سعی ممکن خود را به کار بردند، و نیز از منتقدانی که با ریزبینی قابل تحسین، نقاط ضعف آن را به همهی ما یادآور شدند و مخصوصاً از رئیس و اعضاء کمیسیون ویژهی مجلس و نیز از اعضای عالی مقام شورای عالی امنیت ملی که با درج ملاحظات مهم خود برخی از نقاط خلاء را پوشش دادند، و سرانجام از رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی که با تصویب طرحی محتاطانه، راه درست اجرا را به دولت ارائه کردند، و نیز از رسانهی ملی و نویسندگان مطبوعات کشور که با همهی اختلاف نظرها در مجموع، تصویر کاملی از این موافقتنامه در برابر افکار عمومی نهادند، قدردانی خود را اعلام دارم. این مجموعهی پر حجم کار و تلاش و فکر در مسألهئی که گمان میرود از جملهی مسائل به یاد ماندنی و عبرتآموز جمهوری اسلامی باشد، در خور تقدیر و مایهی خرسندی است. به همین دلیل با اطمینان میتوان گفت که پاداش الهی برای این نقش آفرینیهای مسئولانه، مشتمل بر نصرت و رحمت و هدایت ذات حضرت حق خواهد بود انشاءالله، زیرا وعدهی نصرت الهی در برابر نصرت دین او تخلف ناپذیر است.
۲ ـ جنابعالی با سابقهی چند دهه حضور در متن مسائل جمهوری اسلامی طبعاً دانستهاید که دولت ایالت امریکا در قضیهی هستهئی و نه در هیچ مسألهی دیگری، در برابر ایران رویکردی جز خصومت و اخلال در پیش نگرفته است و در آینده هم بعید است جز این روش عمل کند. اظهارات رئیس جمهور امریکا در دو نامه به این جانب مبنی بر اینکه قصد براندازی جمهوری اسلامی را ندارد، خیلی زود با طرفداریش از فتنههای داخلی و کمک مالی به معارضان جمهوری اسلامی، خلاف واقع از آب درآمد و تهدیدهای صریح وی به حمله نظامی ـ و حتی هستهئی که میتواند به کیفر خواست مبسوطی علیه وی در دادگاههای بینالمللی منتهی شود ـ پرده از نیت واقعی سران آمریکا برداشت. صاحبنظران سیاسی عالم و افکار عمومی بسیاری از ملتها به وضوح تشخیص میدهند که عامل این خصومت تمامنشدنی، ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ایران است که برخاسته از انقلاب اسلامی است. ایستادگی بر مواضع بر حق اسلامی در مخالفت با نظام سلطه و استکبار، ایستادگی در برابر زیاده طلبی و دستاندازی به ملتهای ضعیف، افشای حمایت امریکا از دیکتاتوریهای قرون وسطائی و سرکوب ملتهای مستقل، دفاع بیوقفه از ملت فلسطین و گروههای مقاومت میهنی، فریاد منطقی و دنیاپسند بر سر رژیم غاصب صهیونیست، قلمهای عمدهئی را تشکیل میدهند که دشمنی رژیم ایالات متحده امریکا را بر ضد جمهوری اسلامی، برای آنان اجتناب ناپذیرکرده است. و این دشمنی تا هنگامی که جمهوری اسلامی با قدرت درونی و پایدار خود، آنان را مأیوس کند ادامه خواهد داشت.
چگونگی رفتار و گفتار دولت امریکا در مسألهی هستهئی و مذاکرات طولانی و ملالآور آن، نشان داد که این نیز یکی از حلقههای زنجیرهی دشمنی عنادآمیز آنان با جمهوری اسلامی است. فریبکاری آنان در دوگانگی میان اظهارات اولیهی آنان که با نیت قبول مذاکرهی مستقیم از سوی ایران انجام میشد، با نقض عهدهای مکرّر آنان در طول مذاکرات دوساله و همراهی آنان با خواستههای رژیم صهیونیستی و دیپلوماسی زورگویانهی آنان در رابطه با دولتها و مؤسسات اروپائی دخیل در مذاکرات، همه نشان دهندهی آن است که ورود فریبکارانهی آمریکا در مذاکرات هستهئی، نه با نیت حل و فصل عادلانه، که با غرض پیشبرد هدفهای خصمانهی خود دربارهی جمهوری اسلامی صورت گرفته است.
بیشک حفظ هوشیاری نسبت به نیّات خصمانه دولت آمریکا و ایستادگیهایی که بر اثر آن در طول مسیر مذاکرات از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به کار رفت، توانست در موارد متعدّدی از ورود زیانهای سنگین جلوگیری کند.
با این حال محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه، میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آیندهی کشور منتهی شود.
صفحات: 1· 2